نام کتاب : دانشنامه امام جواد علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 477
صدقه دادن و نگهداشتن اجر آن
امام حسن عسکری علیه السلام فرموده است: مردی بر امام جواد علیه
السلام داخل شده در حالی که مسرور و خوشحال بود، حضرت به او فرمود: چگونه
است که تو را خرسند و شادمان می بینم؟ عرض کردم: ای فرزند رسول خدا! از
پدر بزرگوارت شنیدم که می فرمود: سزاوارترین روز، برای مسرت و خرسندی بنده
خدا، روزی است که خدای متعال صدقه دادن، نیکی کردن و به برادران مؤمن خدمت
نمودن را، نصیب و روزی اش کرده باشد، خوشبختانه امروز، ده نفر از برادران
مؤمن که تهیدست و عیالوار بودند، از اینجا و آنجا به من مراجعه کردند و من،
به همه آنها کمک کردم و شادمانی ام، از این بابت است. امام جواد علیه
السلام فرمود: به جان خودم سوگند! سزاوار است خوشحال باشی، به شرطی که کار
خود را ضایع نکرده باشی،ا بعد از این ضایع نسازی! آن مرد عرض کرد: چگونه
کار خود را ضایع کرده باشم در حالی که از شیعیان مخلص شما هستم؟! حضرت
فرمود: (از خدا) بترس (با همین حرف)، بهقین نیکی و بخشش خود، به برادران
مؤمنت را ضایع ساختی، عرض کردم: چگونه چنین است؟ ای فرزند رسول خدا! امام
جواد علیه السلام به او فرمود: سخن خدای متعال را قرائت کن که فرمود:ا
أیها الذین آمنوا لا تبطلوا صدقاتکم بالمن و الأذی) [1] «ای کسانی که ایمان
آورده اید! بخششهای خود را با منت و آزار، باطل نسازید.» آن مرد عرض کرد: ای فرزند رسول خدا! به کسانی که نیکی کرده ام، نه منتی نهاده ام و نه اذیت و آزارشان کرده ام. امام
جواد علیه السلام به او فرمود: همانا خدای متعال فرمود: «بخششهای خود را
با منت و آزار، باطل نسازید.» و نفرمود: با منت نهادن بر کسانی که به آنها
نیکی کرده اید (یا اذیت و آزار آنها)، ضایع نکنید، (پس مراد از) اذیت در
آیه همه اذیتها است آیا بنظر شما اذیت و آزار تو به آنها، مهمتر و سنگین تر
است،ا اذیت و آزارت به فرشتگان محافظ خودت،ا فرشتگان مقرب خداوند،ا اذیت و
آزارت به ما؟! آن مرد عرض کرد: البته این آزار و اذیت، مهمتر و سنگین تر است. حضرت فرمود: بی گمان، من و آنها را آزار نمودی و نیکی خود را باطل کردی! عرض کردم: چرا باطل ساختم؟ حضرت
فرمود: بخاطر اینکه گفتی: چگونه کار خود را ضایع کرده باشم، در حالی که از
شیعیان مخلص شما هستم، وای بر تو! آیا می دانی شیعه مخلص ما کیست؟ (عرض
کرد: نه، نمی دانم، حضرت فرمود: شیعیان مخلص ما)، حزقیل مؤمن، مؤمن آل
فرعون و صاحبس همان کسی که خدای متعال راجع به او فرمود: (و جاء من أقصی
المدینه رجلسعی) [2] «و مردی (با ایمان) از دورترین نقطه شهر، با شتاب فرا
رسید...» و سلمان، ابوذر، مقداد و عمار می باشند، آیا تو خود را با آنان،
مساوی و برابر قرار دادی؟ آیا بدینگونه ما و فرشتگان الهی را نیازردی؟! آن
مرد گفت: از خدای متعال طلب آمرزش می کنم و به سوی او توبه می کنم، اما
چگونه باید بگویم؟ حضرت فرمود: بگو من از موالیان و دوستداران شما و دشمن
دشمنانتان و دوستدار دوستانتان می باشم، آن مرد گفت: چنین می گویم و چنین
هستم، ای فرزند رسول خدا! و البته از سخنی که شما و فرشتگان الهی را خوش
نیامد و خوش نیامدنتان هم جز بخاطر ناخشنودی خدای متعال نیست، توبه کردم.
اینجا بود که امام جواد علیه السلام فرمود: هم اکنون، مزد و پاداش بخششهای
تو، به تو باز گشت و حکم نابودی آنها، لغو شد. [3] .
[~hr~]پی نوشت ها: (1) بقره 2 264. (2)س: 36 20. (3) تفسیر منسوب به امام عسکری: 314 ح 160. منبع: فرهنگ جامع سخنان امام جواد؛ گروه حدیث پژوهشکده باقرالعلوم؛ ترجمه مسلم صاحبی؛ شرکت جاپ و نشر بین الملل چاپ اول زمستان 1387.
نام کتاب : دانشنامه امام جواد علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 477