نام کتاب : دانشنامه امام جواد علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 112
برآوردن احتیاجات اصحاب
کلینی آورده است: احمد بن زکریای صیدلانی از مردی از بنی حنیفه از
اهالی بست و سیستان، روایت کرده که گفت: در سفر حجی با امام جواد علیه
السلام، در اول خلافت معتصم عباسی، همراه شدم،ک روز که با حضرت بر سفره
نشسته بودیم و گروهی از طرفداران معتصم نیز حضور داشتند، به حضرت عرض کردم!
همانا فرماندار ما - فدایتان گردم! - مردی است که شما را دوست دارد و از
شما پیروی می کند، و من به خزانه او بدهکارم، اگر صلاح می دانید - خدا مرا
فدایتان گرداند! - نامه ای در خصوص نیکی کردن به من، برایش بنویسید. حضرت
فرمود: او را نمی شناسم، عرض کردم - فدایتان شوم! - او، چنان است که به
عرضتان رساندم، دوستدار شما خاندان است و نوشته شما نزد او، برای من سودمند
است، پس کاغذی گرفت و چنین نوشت: بنام خداوند بخشنده مهربان، اما بعد،
حامل نامه من، از دین و مذهبت به نیکیاد کرد و بدان که کار نیکویت، به کار
تو خواهد آمد، بنابراین، به برادران ایمانی خود، نیکی کن و آگاه باش که
خدای متعال از کوچکترین کار تو، بازخواست خواهد فرمود. راوی گفت: چون
وارد سیستان شدم، پیشاپیش خبر مرا به حسین بن عبدالله نیشابوری که فرماندار
بود، رسانده بودند و تا دو فرسخی شهر به استقبالم آمده بود، پس نامه را به
او دادم، آن را بوسید و بر چشمش نهاد، سپس به من گفت: چه خواسته ای داری؟
به او گفتم! مالیاتی به خزانه شما بدهکارم، بی درنگ دستور داد، دین مرا از
دفتر خزانه پاک کنند و به من گفت: تا من بر سر کارم، مالیات نپرداز، آنگاه
احوال خانواده ام را پرسید و من، وضع آنها را بازگو کردم و او دستور داد،
ماهیانه ای بیش از حد نیاز ما، به ما بپردازند، علاوه بر اینکه تا مصدر کار
بود، مالیاتی نپرداختم و تا وقتی زنده بود، ماهیانه ما را هم قطع نکرد.
[1] .
[~hr~]پی نوشت ها: (1) کافی 5: 111 ح 6. منبع: فرهنگ جامع سخنان امام جواد؛ گروه حدیث پژوهشکده باقرالعلوم؛ ترجمه مسلم صاحبی؛ شرکت جاپ و نشر بین الملل چاپ اول زمستان 1387.
نام کتاب : دانشنامه امام جواد علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 112