نام کتاب : دانشنامه امام حسن علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 944
همانند رسول خدا
میگویند: روزی حضرت امام حسن علیهالسلام به اهلبیت خود فرمود: من
مانند رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به وسیلهی زهر شهید خواهم شد. عرض کردند: چه کسی این کار را خواهد کرد؟ حضرت
فرمود: همسر من، جعده دختر اشعث بن قیس این کار را خواهد کرد. معاویه
پنهانی برای او زهر میفرستد و به او دستور میدهد تا آن را به من بخوراند.
عرض کردند: او را از خانهی خود بیرون و از خود دور گردان. امام
حسن علیهالسلام فرمود: چگونه او را از خانه بیرون کنم در حالی که هنوز او
کاری انجام نداده است. اگر او را بیرون کنم به غیر از او، کسی مرا نخواهد
کشت و نزد مردم عذر و بهانهای خواهد داشت. مدتی بعد معاویه مال بسیاری
را با زهر کشندهای برای جعده ملعونه فرستاد و پیام داد: اگر این را به
امام حسن علیهالسلام بخورانی من صد هزار درهم به تو میدهم و تو را به
ازدواج پسر خود یزید در میآورم. روزی بسیار گرم و سوزان، امام حسن
علیهالسلام روزه و بسیار تشنه بود، در هنگام افطار آن ملعونه شربت شیری را
که در آن زهر ریخته بود برای امام حسن علیهالسلام آورد. وقتی حضرت آن را
آشامید و زهر را در بدن خود احساس نمود، فرمود: ای دشمن خدا؛ مرا کشتی، خدا
تو را بکشد. به خدا سوگند؛ بعد از من آسایش نخواهی یافت، آن ملعون تو را
فریب داده است و خدا تو و او را به عذاب خود معذب خواهد کرد. بعد از دو روز درد جانکاه به جد بزرگوار و پدر عالی مقام خود ملحق گردید. معاویه ملعون نیز به وعدههایی که به او داده بود وفا نکرد [1] .
[~hr~]پی نوشت ها: (1) عجایب و معجزات شگفتانگیزی از چهارده معصوم علیهمالسلام: 175.
نام کتاب : دانشنامه امام حسن علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 944