نام کتاب : دانشنامه امام حسن علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 680
فرزندانم برای چه میگریند؟
یکی از اصحاب میگوید: ما با رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم از
خانه خارج شدیم. در بین راه رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم صدای
گریهی حسنین علیهماالسلام را از خانهی فاطمهی زهرا علیهاالسلام شنید، آن
حضرت خود را به سرعت نزد آنها رساند و فرمود: فرزندان من برای چه
میگریند؟ حضرت فاطمه علیهاالسلام فرمود: از فرط تشنگی میگریند. آن
حضرت برای طلب آب به وضوخانه رفتند. آب در آن روز خیلی کم بود و مردم همه
در طلب آب بودند. رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم در بین مردم صدا زد:
آیا کسی از شما در خانه آب دارد؟ اما در آن روز مردم قطرهای آب نداشتند. آنگاه
پیغمبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم به حضرت زهرا علیهاالسلام فرمود:
یکی از دو فرزندم را نزد من بیاور. آن حضرت، امام محتبی علیهالسلام را
آورد و رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم ایشان را بالای سینهی خود جا
داد و زبان مبارک خود را در دهان او نهاد، آن بزرگوار هم زبان پیغمبر اکرم
صلی الله علیه و آله و سلم را میمکید تا ساکت شد. آن گاه امام حسین علیهالسلام را خاست و به همین گونه او را آب داد [1] . فرزند پیامبرتان را به جرعهای از آب میهمان کنید ابیمخنف در مقتل خود نقل میکند که: امام حسین علیهالسلام در آخرین لحظات شهادت مظلومانهاش به آن قاتل سنگدل فرمودند: اذا کان لابد من قتلی، فاسقنی شربة من الماء،. اگر ناچار میخواهی مرا بکشی، جرعهی آبی به من بیاشام. آن
ملعون گفت: هیهات؛ آبی نخواهی آشامید تا کشته شوی. ای پسر ابوطالب؛ مگر تو
گمان نداری پدرت ساقی حوض کوثر است، پس صبر کن تا از دستش سیراب گردی [2] .
چگونه طلب آب میکردم مرحوم کفعمی در کتاب «مصباح» از حضرت سکینه
علیهاالسلام روایت میکند که فرمود: چون پدرم کشته شد، آن بدن نازنین را در
آغوش گرفتم و حالت اغماء و بیهوشی برایم روی داد در آن حال شنیدم پدرم
میفرمود: شیعتی ما ان شربتم ماء عذب فاذکرونی او سمعتم بغریب او شهید فاندبونی و انا السبط الذی من غیر جرم قتلونی و بجرد الخیل بعد القتل عمدا سحقونی لیتکم فی یوم عاشورا جمیعا تنظرونی کیف استسقی لطفلی فابوا ان یرحمونی و سقوه سهم بغیء عوض الماء المعین یا لزرء و مصاب هد ارکان الحجون و یلهم قد جرحو قلب رسول الثقلین فالعنو هم ما استطعتم شیعتی فی کل حین [3] . ای شیعیان من؛ اگر آب شیرین و گوارا نوشیدید مرا یاد کنید. یا اگر شنیدید کسی غریب یا شهید شده به من ندبه کنید. من
همان سبط و فرزند رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم هستم که بیجرم و
گناه مرا کشتند. و عمدا بدن مرا، بعد از کشتن، زیر سم اسبها پای مال
کردند. کاش همه شما در روز عاشورا بودید و میدیدید چگونه برای کودک خودم آب خواستم ولی آنها ندادند و به من رحم نکردند. آنها کودک مرا به جای آب پاک و روان، با تیر ستم سیراب کردند. وای از این مصیبتی که ارکان کوه حجون را شکست. وای بر آنها! آنها قلب پیامبر انس و جن را مجروح کردند، پس ای شیعیان من؛ همواره، تا میتوانید آن دشمنان را لعنت کنید.
[~hr~]پی نوشت ها: (1) فضائل امام حسن مجتبی علیهالسلام: 49. (2) سحاب رحمت: 601. (3)
معجزات امام حسین علیهالسلام از ولادت مبارک تا شهادت مظلومانه: 167، به
نقل از اشکهای خونین: 339؛ اسرار الشهداء: 462، الدمعة الساکبه: 350؛
معالی السیطین: 2 / 31.
نام کتاب : دانشنامه امام حسن علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 680