نام کتاب : دانشنامه امام هادی علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 999
نان در سفره و بلعیدن جادوگر
یکی از درباریان متوکل - به نام زرافه - حکایت کند: روزی درباریان
متوکل عباسی شخصی را از اهالی هندوستان که شعبده باز و جادوگر بود، نزد
متوکل آورده تا با بازیهای خویش او را سرگرم کند، چون وی اهل هوی و هوس
بود. روزی از روزها متوکل به آن شخص هندی گفت: چنانچه علی بن محمد هادی
(صلوات الله و سلامه علیه) را در جمع عدهای شرمنده و خجالت زده کنی، هزار
دینار هدیه خواهی گرفت. آن شخص شعبده باز هندی نیز درخواست متوکل - خلیفهی عباسی - را پذیرفت. و
آن گاه حضرت را در جمع عدهای دعوت کردند؛ و چون همگان در آن جلسه حضور
یافتند، متوکل مرا کنار خود نشایند، و دستور داد تا سفرهی اطعام
گسترانیدند. همین که خواستند مشغول خوردن غذا شوند، شعبدهباز هندی
متوجه حضرت هادی علیهالسلام شد و حرکات مخصوصی را انجام داد، که چون حضرت
دست به سوی نان دراز مینمود، نان پرواز میکرد؛ و تمامی افراد میخندیدند.
و این کار چند مرتبه تکرار شد، به ناچار، چون امام علی هادی علیهالسلام
چنین دین، به عکس شیری که بر پردهی دیوار نقش بسته بود، دستی زد و آن را
مخاطب قرار داد و فرمود: ای شیر! این دشمن خدا را بگیر و نابود کن. پس
ناگهان شیر به حالت یک حیوان واقعی در آمد و آن مرد شعبده باز هندی را
بلعید. و سپس حضرت خطاب به شیر کرد و فرمود: اکنون به حالت اول بازگرد و
همانند قبل روی پرده مجسم شو. تمام افراد حاضر در مجلس با تماشای این
صحنه، وحشت زده شده و متحیرانه به یکدیگر نگاه میکردند. پس از آن، امام
علیهالسلام از جای برخاست که از مجلس خارج شود، متوکل گفت: یا ابنرسول
الله! خواهش میکنم بفرما بنشین و دستور دهید تا شیر آن مرد هندی را
بازگرداند؟ حضرت فرمود: به خدا سوگند، دیگر او را نخواهید دید، آیا
دشمن خدا را بر دوستان خدا مسلط و چیره میکنید؟! و آن گاه، حضرت از آن
مجلس خارج شد [1] .
[~hr~]پی نوشت ها: (1) اثبات الهداة: ج 3، ص 374، ح 41، هدایة الکبری حضینی: ص 319. منبع: چهل داستان و چهل حدیث از امام علی هادی؛ عبدالله صالحی؛ مهدی یار.
نام کتاب : دانشنامه امام هادی علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 999