نام کتاب : دانشنامه امام هادی علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 868
کیف اصف حسن ثنائکم
این فراز به دو گونه تفسیر شده است: 1 - چگونه میتوانم ستایش و ثنای نیکویی شما را توصیف نمایم. 2 - چگونه میتوانم نیکویی ستایش و ثنا گویی شما را نسبت به پروردگار توصیف کنم. در
تفسیر اوّل ستایشگر و ثناگو زائر و ثناشونده امام است و از آنجایی که
فضائل ائمّه علیهم السلام فراوان است، زائر از پس آن برنیامده، اقرار به
ناتوانی خود مینماید. به راستی امامی که بینظیرترین افراد و دارای
عالیترین فضائل است را چگونه میتوان ستایش و ثنا گفت و اگر ثنایی گفته
شود، همان چیزهایی است که امام به ما فرا داده است. قال الرضا علیه
السلام: «الإمام واحد دَهْره لا یدانیه أحد... فَمَن ذا یبْلغ مَعْرفة
الإمام و یمکنه إختیاره؟ هَیهات هَیهات ضَلّت العُقُول، و تاهت الحُلوم و
حارت الألْباب و حَسْرت العُیون و تصاغرت العُظماء و تحیرت الحُکَماء و
تقاصرت الحُلَماء و حصرت الخُطَباء و جهلت الالباء و کلت الشُعراء و عجزت
الأدباء و عیبت البلغاء عَن وَصف شَأْن من شَأْنه اَوْ فَضیلَة مِن فَضائله
فاَقرَّت بِالعَجْز و التَقْصیر...».[1] . امام رضا علیه السلام فرمودند:
امام یگانه دوران است که هیچ کس با او برابری نمیکند. پس چه کسی میتواند
امام را بشناسد و او را اختیار نماید؟ هیچگاه، هرگز، عقلّها به گمراهی
رفته و حلمها کم آورده، خردها آتش گرفته و چشمها به حسرت افتاده، بزرگان
به کوچکی افتادهاند و حکیمان متحیر شدهاند و خردمندان عذر تقصیر
آوردهاند و سخنوران ناتوان گشتهاند و شاعران زبان فروبستهاند و ادیبان
عاجز گشتهاند و بلاغتپیشگان درماندهاند از اینکه بتوانند شأنیتی از شئون
امام و یا فضیلتی از فضائل امام را توصیف نمایند، پس اقرار به ناتوانی و
کوتاهی مینمایند.... در تفسیر دوم ستایش و ثناگو امام و ثناشونده خداوند
است. و چه زیبا ائمّه علیهم السلام، خداوند را توصیف و تمجید و ثنا
میگفتند که زائر از پس توصیف آن برنمیآید. زیباترین ستایشها و
سپاسها توسّط ائمّه علیهم السلام صورت میگرفته. چه ستایش و سپاسهای
زبانی و چه قلبی. چون آنها برترین خدا شناسان بودند. امامان معصوم علیهم
السلام در سخنان، خطبهها، دعاها و مناجاتهای خود آنچنان خداوند را توصیف و
ثنا میگویند که دیگران در تفسیر و تبیین آن واماندهاند. امام سجاد در
مناجات عارفین با خداوند این گونه راز و نیاز مینماید: «اِلهی قَصُرَتِ
الْاَلْسُنُ عَنْ بُلُوغِ ثَنآئِکَ کَما یلیقُ بِجَلالِکَ، وَ عَجَزَتِ
الْعُقُولُ عَنْ اِدْراکِ کُنْهِ جَمالِکَ وَ انْحَسَرَتِ الْاَبْصارُ
دُونَ النَّظَرِ اِلی سُبُحاتِ وَجْهِکَ، وَ لَمْ تَجْعَلْ لِلْخَلْقِ
طَریقًا اِلی مَعْرِفَتِکَ، اِلاَّ بِالْعَجْزِ عَنْ مَعْرِفَتِکَ».[2] . خداوندا
کوتاه گردیده زبانها از رسایی ستایشگویی تو آن چنان که شایسته جلالت تو
باشد و عاجز مانده عقلها از درکِ کُنه جمال تو و خستهشده دیدهها از نظر
کردن به سوی تو. برای همگان مقرر نفرمودی تا تو را بشناسند، مگر آنکه عاجز
گشتهاند از شناخت تو.
[~hr~]پی نوشت ها: (1) بحارالانوار، ج 25، ص 124. (2) مناجات خمس عشره - مناجات عارفین، مفاتیح الجنان. منبع: پرچمداران هدایت، تدبری در زیارت جامعه کبیره؛ سید احمد سجادی؛ انتشارات اسوه؛ چاپ اول خرداد 1388.
نام کتاب : دانشنامه امام هادی علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 868