نام کتاب : دانشنامه امام هادی علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 775
علی بن جعفر همینیاوی (همانی)
[همینیا، یکی از روستاهای اطراف بغداد بوده است.] وی مردی ثقه و
دانشمند بود و وکالت امام هادی و امام عسکری (ع) را بر عهده داشت و کردارش
مورد پسند آن دو بزرگوار بود. «ابو جعفر عمری» میگوید: ابوطاهر بن بلال[1]
در سفر حج دید علی بن جعفر پولهای زیادی انفاق میکند. پس از بازگشت در
نامهای موضوع را به امام عسکری (ع) گزارش کرد. امام (ع) در پاسخ نوشت: «ما
خودمان دستور پرداخت دویست هزار دینار را به او دادیم؛ ولی او تنها نیمی
از آن را پذیرفت. مردم حق ندارند در کارها و اموری که ما اجازهی اظهار نظر
و دخالت در آنها را به آنان ندادهایم، دخالت کنند». راوی میگوید:
«علی بن جعفر بر امام هادی (ع) وارد شد و آن حضرت دستور داد تا سیهزار
دینار طلا به او بدهند».[2] . نکاتی که از این روایت استفاده میشود، این
است که علی بن جعفر به نمایندگی از سوی امام هادی و امام عسکری (ع)
پولهایی به افراد میداد تا به مصارف مورد نظر آن دو بزرگوار برسانند.
پولهای پرداختی، فقط برای تأمین نیازهای فردی افراد نبود، بلکه به
منظورهای دیگری که به اهداف امامت مربوط میشد، پرداخت میگردید. اینکه
امام، کارهای علی بن جعفر را به خود نسبت میدهد، مؤید همین مطلب است. ایام
حج که مسلمانان برای انجام فریضهی حج به مکه میآیند، بهترین فرصت برای
اینگونه کارهاست؛ زیرا از یک سو، دسترسی به یاران امام و تبیین رسالتی که
برعهدهی آنان است و نیز انجام دادن مأموریتشان، در چنین ایامی آسانتر است
و از سوی دیگر، دستگاه خلافت نسبت به آنان حساسیتی نشان نخواهد داد. علی
بن جعفر نزد پیشوای دهم (ع) از منزلت والایی برخوردار بود. بین او و فارس
بن حاتم بر سر مسئلهای مشاجره درگرفت. ابراهیم بن محمد موضوع را به امام
(ع) گزارش کرد و از آن حضرت خواست معین سازد که وی از کدام یک از آن دو
پیروی کند. امام (ع) در پاسخ نوشت: سزاوار نیست در مثل چنین موضوعی سؤال یا
شک شود. خداوند به علی بن جعفر مرتبتی والا بخشیده و ما را بازداشته از
اینکه او با فردی مثل فارس بن حاتم مقایسه شود، بنابراین در هنگام نیاز، به
علی بن جعفر رجوع کن و از فارس بن حاتم بیم کنید و او را در هیچ یک از
امور خود داخل مکنید....[3] . آخرالامر دربارهی آن بزرگوار نزد متوکل
سعایت کردند. آن نانجیب بعد از صدور دستور حبس او، اراده کشتن او را داشت.
این خبر به علی بن جعفر رسید و از زندان برای حضرت هادی (ع) نوشت: سرورم!
خدا را، خدا را به داد من برس! سوگند به خدا، نگرانم به شک بیفتم. حضرت
وعده فرمود که برای تو در شب جمعه دعا خواهم کرد، پس آن حضرت دعا فرمود.
صبح آن روز متوکل تب کرد و تب او شدت یافت تا روز دوشنبه که بانگ و شیون
برای او بلند شد که میمیرد. پس دستور داد تا هر زندانی که نام میبرند
آزاد کنند، تا خود او به یاد علی بن جعفر افتاد. به عبیدالله گفت: چرا
دربارهی او چیزی نگفتی؟ عبیدالله گفت: دیگر هرگز از او یاد نخواهم کرد. متوکل
گفت: هماکنون او را آزاد کن و او را بخواه تا مرا حلال کند. پس آزادش کرد
و به دستور امام هادی (ع) به مکه رفت و در آنجا ساکن شد و متوکل نیز از
بیماری بهبود یافت.[4] .
[~hr~]پی نوشت ها: (1)
ابوطاهر، از عناصر نامطلوب دوران امام عسکری (ع) و امام زمان (ع) بود و به
دروغ، ادعای وکالت از سوی امام عسکری (ع) را داشت. اموالی از امام (ع) نزد
وی بود که از تحویل آنها به «محمد بن عثمان» نایب خاص امام زمان (عجل الله
تعالی فرجه الشریف) خودداری کرد. از این رو، شیعیان از وی بیزاری جستند و
او را مورد لعن قرار دادند. (ر. ک: الغیبة، شیخ طوسی، ص245). [2] ر. ک: معجم رجال الحدیث، ج11، ص293؛ الغیبة، شیخ طوسی، ص212. [3] رجال کشی، جزء 6، ص523، شماره 1005؛ اختیار معرفة الرجال، ج2، ص807، ح1005. [4] تنقیح المقال، ج2، ص271؛ اختیار معرفة الرجال، ج2، ص865، ح1129. منبع: جرعه نوشان اقیانوس بی کران امام هادی؛ عسکری اسلامپور کریمی.
نام کتاب : دانشنامه امام هادی علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 775