responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه امام هادی علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان    جلد : 1  صفحه : 652

شیعه شدن مرد اصفهانی

قطب راوندی (ره) از جماعتی از مردم اصفهان نقل می‌کند که گفتند: در اصفهان مردی بود به نام عبدالرحمن و شیعه شده بود (با اینکه در آن وقت شیعیان در اصفهان، بسیار کم بودند)، به او گفته شد، علت چیست که شیعه شده‌ای و به امامت حضرت هادی علیه‌السلام اعتقاد داری و امامت افراد دیگر را قبول نداری؟»
او گفت: سرگذشتی با امام هادی علیه‌السلام دارم که موجب شیعه شدن من شده است و آن اینکه: من فقیر بودم، ولی در سخن گفتن و جرأت، قوی بودم، در آن سالی که جمعی از مردم اصفهان برای دادخواهی نزد متوکل (دهمین خلیفه عباسی) عازم شهر سامرا شدند، مرا با خود بردند، سرانجام به در خانه متوکل رسیدیم، روزی در کنار در قلعه‌ی متوکل بودیم، ناگاه شنیدیم متوکل فرمان احضار امام هادی را داده است، از بعضی از حاضران پرسیدم: «این شخصی را که متوکل، فرمان احضارش را داده کیست؟» و گفت: این شخص، مردی از آل علی علیه‌السلام است، رافضیان به امامت او اعتقاد دارند. سپس گفت: «ممکن است متوکل او را احضار کرده تا او را بکشد.» من تصمیم گرفتم در آنجا بمانم تا ببینم کار به کجا می‌کشد و این مرد (امام هادی) کیست؟ ناگاه دیدم امام هادی علیه‌السلام سوار بر اسب وارد شد، همه‌ی حاضران به احترام او، در جانب راست و چپ او به راه افتادند و آن حضرت در میان دو صف قرار گرفت و مردم به تماشای سیمای او پرداختند، همین که چشمم به چهره‌ی او افتاد، محبتش در قلبم جای گرفت، پیش خود دعا می‌کردم تا خداوند وجود او را از گزند متوکل حفظ کند، او کم‌کم در میان مردم آمد، در حالی که به یال اسبش نگاه می‌کرد و به طرف راست و چپ نمی‌نگریست و من همچنان پیش خود، دعا می‌کردم، وقتی که آن بزرگوار به مقابل من رسید به من رو کرد و فرمود: «خداوند دعای تو را استجابت رسانید، بدان که عمر تو طولانی می‌شود و اموال و فرزندانت زیاد می‌گردند.»
از هیبت و شکوه او، لرزه بر اندام شدم و با این حال به میان دوستانم رفتم، آنها گفتند: «چه شده، چرا مضطرب هستی؟» گفتم: خیر است و ماجرای خود را به هیچ کس نگفتم، تا به اصفهان بازگشتیم، خداوند در پرتو دعای آن حضرت، به قدری ثروت به من داد که اکنون قیمت اموالی که در خانه دارم - غیر از اموالم در بیرون خانه - معادل هزار هزار درهم است و دارای ده فرزند شده‌ام و اکنون عمرم به هفتاد و چند سال رسیده است، من به امامت او اعتقاد یافتم به دلیل آنکه او بر افکار پنهان خاطرم، آگاهی داشت و دعایش در مورد من به استجابت رسید. [1] .

[~hr~]پی نوشت ها:
(1) بحار، ج 50، ص 141 و 142.
منبع: نگاهی بر زندگی امام هادی؛ محمد محمدی اشتهاردی؛ نشر مطهر چاپ دوم بهار 1377.

نام کتاب : دانشنامه امام هادی علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان    جلد : 1  صفحه : 652
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست