نام کتاب : دانشنامه امام هادی علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 47
ابراهیم بن عقبه
شیخ طوسی و برقی وی را از اصحاب امام هادی علیهالسلام به شمار آوردهاند. [1] . چند حدیث از احادیثی که از حضرت روایت نموده ذکر مینمایم: حدیث اول مرحوم
کشی در بخش واقفه از ابراهیم بن عقبه نقل نموده که به امام هادی
علیهالسلام نوشتم: فدایت گردم شما این واقفیه را میشناسید، در نماز آنان
را نفرین نمایم؟ قال علیهالسلام: «نعم اقنت علیهم فی الصلاة». [2] . حضرت
فرمود: «آری در نماز آنان را نفرین کن». در نامهای که ابراهیم بن عقبه به
امام علیهالسلام نوشته است از واقفیه تعبیر به ممطوره شده است. مرحوم سید
محمد کاظم قزوینی گوید: از واقفیه تعبیر به ممطوره شده است برای این جهت
که آنان را به سگی تشبیه نماید که بر آن باران باریده و بیشتر موجب نجاست
انسان میگردد زیرا اگر سگ تر گردید قطرات آب از بدن آن به انسان اصابت
مینماید. [3] . و مرحوم شیخ طریحی مینویسد: واقفیه کسانی میباشند که از
پذیرفتن امامت امام رضا علیهالسلام سر باز زدند و بر موسی بن جعفر
علیهماالسلام متوقف شدند و در وفات وی توقف نمودند و علت توقف آنان این
بود: وقتی که حضرت کاظم علیهالسلام به شهادت رسید نزد همهی وکلای حضرت
مال فراوانی بود برای اینکه آن اموال را بخورند منکر شهادت امام موسی بن
جعفر علیهماالسلام شدند. نزد زیاد قندی هفتاد هزار دینار بود و یکی از
وکلای حضرت عثمان بن عیسی رواسی بود که مال فراوانی و شش کنیز نزد وی بود
او در مصر وکیل موسی بن جعفر علیهماالسلام بود وقتی حضرت به شهادت رسید
امام رضا علیهالسلام شخصی را نزد وی فرستاد و آنچه نزد او بود درخواست
نمود. به حضرت نوشت: پدرت وفات ننموده است، امام رضا علیهالسلام به عثمان
نوشت: «ان أبی قد مات و قد اقتسمنا میراثه، و قد صحت الاخبار بموته». «پدرم
وفات نمود و میراث او را قسمت نمودیم و اخبار صحیح و درست در وفات او
رسیده است». آن ملعون به حضرت نوشت: اگر پدرت وفات ننموده باشد تو در این
اموال حقی نداری و اگر وفات نموده باشد - آن گونه که تو میگویی - باز حق
نداری زیرا به من دستور نداده که آن اموال را به تو بدهم و کنیزان را آزاد
نمودم و آنان را تزویج نمودم. [4] . دقت فرمایید محبت دنیا و مال کار انسان
را به کجا میکشاند برای زندگی چند روزه امر مسلم را انکار نمودند و امامت
امام هشتم علیهالسلام را نپذیرفتند، خدا ما را از لغزشها حفظ نماید. حدیث دوم مرحوم
ثقة الاسلام کلینی با ذکر سند از ابراهیم بن عقبه نقل نموده که به امام
هادی علیهالسلام نامه نوشتم و از زیارت امام حسین و زیارت امام موسی بن
جعفر و زیارت امام جواد علیهمالسلام پرسیدم (که کدام یک برتر است) حضرت در
جواب نوشت: «أبوعبدالله علیهالسلام المقدم و هذا أجمع و أعظم أجرا». [5] . مرحوم علامه مجلسی در معنای این جمله چند احتمال را ذکر نموده است: 1- امام حسین علیهالسلام مقدمتر و افضل از آنان است. 2-
اگر امر دایر شود میان زیارت امام حسین علیهالسلام تنها و زیارت هر یک از
معصومین علیهمالسلام که نتوانی همه را زیارت نمایی، زیارت امام حسین
علیهالسلام برتری دارد ولی زیارت امام موسی بن جعفر و امام جواد
علیهمالسلام با هم جامعتر و افضل است از زیارت امام حسین علیهالسلام به
تنهایی. 3 - سزاوار است زیارت امام حسین علیهالسلام را مقدم بداری اگر
پس از آن موسی بن جعفر و امام جواد علیهمالسلام را نیز زیارت نمایی
جامعتر و مزد بیشتری نصیبت میگردد. 4 - از بعضی نقل نموده که مراد
این است: زیارت امام کاظم علیهالسلام و امام جواد علیهالسلام از زیارت
امام حسین علیهالسلام جامعتر است زیرا اعتقاد به امامت امام کاظم و امام
جواد علیهماالسلام مستلزم اعتقاد به امامت امام حسین علیهالسلام میباشد
به این توضیح که هر کس امامت این دو بزرگوار را معتقد بود به امامت امام
حسین علیهالسلام نیز عقیده دارد ولی ممکن است کسی به امامت امام حسین
علیهالسلام معتقد باشد و امامت این دو بزرگوار را انکار نماید مانند
زیدیه، بنابر این زیارت آن دو امام علیهماالسلام مانند اصل اعتقاد به امامت
آنان میباشد. افزون بر این زیارت آن دو بزرگوار مانند زیارت امام رضا
علیهالسلام به خواص از شیعه اختصاص دارد ولی زیارت امام حسین علیهالسلام
را همه شیعیان قبول دارند ولی این معنای اخیر مورد ایراد است. [6] .
پی نوشت ها: (1) معجم رجال الحدیث، ج 1، ص 259. (2) معجم رجال الحدیث، ج 1، ص 259. (3) الامام الهادی من المهد الی اللحد، ص 145. (4) مجمع البحرین، ج 5، ص 130 و 131، واژهی «وقف». (5) کافی، ج 4، ص 583 و 584. (6) همان پاورقی. منبع: زندگانی عسکریین: امام علی النقی؛ عباس حاجیانی دشتی؛ موعود اسلام؛ چاپ اول 1386.
نام کتاب : دانشنامه امام هادی علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 47