responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه امام هادی علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان    جلد : 1  صفحه : 398

خبر از مرگ دشمن و اختصاص ایام

مرحوم صدوق، راوندی و دیگر بزرگان آورده‌اند:
یکی از دوستان حضرت ابوالحسن، امام هادی علیه‌السلام به نام صقر بن ابودلف - ابن‌اورمه - حکایت کند: در دوران حکومت متوکل عباسی راهی سامراء شدم و چون وارد شهر سامراء گشتم، حضور یکی از وزرای متوکل به نام سعید حاجب رفتم تا بلکه بتوانم با مولایم امام هادی علیه‌السلام - که در زندان وی - ملاقاتی داشته باشم. سعید حاجب گفت: آیا دوست داری خدایت را مشاهده کنی؟ گفتم: سبحان الله! این چه حرفی است؟! خداوند متعال را هیچکس نمی‌تواند مشاهده کند. سعید اظهار داشت: منظورم آن کسی است که شما گمان می‌کنید او امام و پیشوای شما است، متوکل او را تحویل من داده است تا او را به قتل برسانم و این کار را فردا انجام خواهم داد. و پس از گذشت لحظاتی مرا داخل زندان برد، همین که وارد زندان شدم، حضرت را دیدم که بر قطعه‌ی حصیری نشسته و مشغول عبادت و مناجات می‌باشد، پس با حالت گریه سلام کردم و کناری نشستم و به جمال نورانی آن حضرت نگاه می کردم. امام علیه‌السلام پس از جواب سلام، به من فرمود: ای صقر! برای چه اینجا آمده‌ای! و چرا ناراحت و گریان هستی؟! در پاسخ گفتم: چون شما را در این مکان و با این حالت می‌بینم؛ و نمی‌دانم که آن‌ها چه تصمیمی درباره‌ی شما دارند؟! حضرت فرمود: ای صقر! ناراحت مباش، آن‌ها هرگز به قصد خود نمی‌رسند، چون که بیش از دو روز دیگر زنده نخواند ماند و کشته خواهند شد. بعد از آن، از امام هادی علیه‌السلام پیرامون معنای حدیثی که از پیغمبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم وارد شده است که فرمود: با روزگار، دشمنی و عداوت روا مدارید که با شما دشمنی کند، سؤال کردم که مقصود چیست؟ امام علیه‌السلام در جواب فرمود: بلی، منظور از روزگار، ما اهل بیت عصمت و طهارت هستیم که به جهت ما آسمان و زمین پابرجا مانده است. روز شنبه به عنوان رسول الله و روز یک شنبه به عنوان أمیرالمؤمنین علی، و دوشنبه به عنوان حسن و حسین، و سه شنبه به عنوان سجاد، علی بن الحسین و محمد باقر و جعفر صادق، و چهارشنبه به عنوان موسی بن جعفر و علی بن موسی الرضا و محمد جواد و من، و پنج شنبه به عنوان فرزندم حسن و روز جمعه به عنوان فرزند پسرم - مهدی موعود - صلوات الله و سلامه علیهم اجمعین - تعیین گشته است [1] .حکومت حق به دست با کفایت او ایجاد می‌گردد و اوست که عدل و داد را بر زمین پنهاور، گسترش می‌دهد. و سپس فرمود: آری، این معنای حدیث بود، زود خداحافظی کن و برو که می‌ترسم خطری متوجه تو گردد. راوی گوید: به خدا قسم! بیش از دو روز نگذشت که هر دوی آن دو نفر - یعنی متوکل و سعید حاجب - کشته شدند و من خداوند متعال را شکر کردم [2] .

[~hr~]پی نوشت ها:
(1)
در کتب أدعیه برای هر روز دعائی مخصوص ذکر کرده‌اند، که از آن جمله: کتاب شریف مفاتیح الجنان است، علاقمندان می‌توانند به آن مراجعه فرمایند.
[2] اکمال الدین: ص 383، ح 9، خصال شیخ صدوق: ج 1، ص 395، ح 102، خرایج و جرایح: ج 1، ص 412، ح 17، بحارالأنوار: ج 50، ص 195، ح 7، با مختصر تفاوت.
منبع: چهل داستان و چهل حدیث از امام علی هادی؛ عبدالله صالحی؛ مهدی یار.

نام کتاب : دانشنامه امام هادی علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان    جلد : 1  صفحه : 398
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست