نام کتاب : دانشنامه امام هادی علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 372
خبر دادن از غیب و کشف خیانت
منصوری از عموی پدرش نقل کرده که روزی نزد متوکل رفتم او شراب مینوشید
به من تعارف کرد! گفتم: هرگز ننوشیدهام. گفت: تو با علی بن محمد (امام
هادی علیهالسلام نستجیر بالله) مینوشی. به او گفتم: این سخن به زیان توست
نه به زیان او. گفتهی متوکل را برای امام علی النقی علیهالسلام نقل
نکردم. بعد از این جریان روزی از روزها فتح بن خاقان به من گفت: متوکل
خبردار شده که از قم برای امام هادی علیهالسلام اموالی میآورند و به من
دستور داده که مراقب باشم و آن اموال را بگیرم به من بگو از چه راهی آن مال
را میآورند تا من به آن مسیر نروم. عموی پدر منصوری میگوید: خدمت امام
هادی علیهالسلام رسیدم نزد آن حضرت شخصی بود که از او شرم کردم تا جریان
مال را به عرض برسانم. حضرت تبسمی نمود و به من فرمود: ای ابوموسی!
چیزی نیست، چرا سخن متوکل را برایم نقل نکردی؟ عرض کردم: به خاطر احترام به
شما. سپس فرمود: آن مال امشب میرسد و آنان به آن دست نخواهند یافت امشب
نزد ما باش. پاسی از شب که گذشت حضرت برای اورادی که داشت برخاست و
نماز را تمام کرد و به من فرمود: آن مرد که از قم حرکت کرده بود آمد و مال
را با خود آورده خادم نگذاشت آن را به من برساند بیرون رو و آنچه را آورده
از او بگیر. من بیرون رفتم دیدم زنبیلی همراه دارد که آن مال در آن است. آن
را گرفتم و خدمت حضرت آوردم، فرمود: به آن مرد بگو: آن جبه که آن زن قمی
به تو داد و گفت: از ذخیره مادربزرگش میباشد بده! من بار دیگر نزد آن مرد
رفتم جبهای به من داد خدمت حضرت آوردم حضرت فرمود: به او بگو: جبه (لباس
بلندی است که روی لباسها میپوشند) را عوض کردهای آن جبهای که آن زن به
تو داده به ما برگردان! رفتم و سخن حضرت را به او گفتم. گفت: آری دخترم از
آن جبه خوشش آمد آن را به این تبدیل کردم میروم و آن را میآورم. حضرت
فرمود: به او بگو: خدا مال ما را حفظ مینماید آن جبه بر دوش توست! رفتم به
آن مرد گفتم، پس جبه را از دوشش بیرون آورد و بیهوش گردید. حضرت نزد وی
آمد و به او فرمود: در شک بودی و اکنون یقین پیدا کردی. [1] .
[~hr~]پی نوشت ها: (1) بحارالانوار، ج 50، ص 124 و 125. منبع: زندگانی عسکریین امام علی النقی؛ عباس حاجیانی دشتی؛ موعود اسلام چاپ اول 1386.
نام کتاب : دانشنامه امام هادی علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 372