responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه امام هادی علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان    جلد : 1  صفحه : 371

خبر از مرگ متوکل

ابو القاسم بغدادی از زرّافه نقل می‌کند که متوکل عباسی دستور داد حضرت امام هادی علیه‌السلام در روز تشریفاتی «یوم السلام» همراه با مردم شرکت کند. وزیرش «فتح بن خاقان» مخالف این تصمیم بود، ولی متوکل ستمگر گفت: این کار حتما باید انجام گیرد!
سرانجام امام علی النقی علیه‌السلام مجبور شد با پای پیاده در راهپیمایی شرکت کند، در حالی که متوکل و وزیرش سوار اسب بودند. حضرت در گرمای سوزان عرق‌ریزان در حالی که انگشتش مجروح شده بود، حرکت می‌کرد. زرّافه می‌گوید: با اینکه شیعه نبودم، [بر حال او رقت کردم و] گفتم: از پسر عمویت متوکل غمگین و ناراحت نباش! امام هادی علیه‌السلام به آیه 65 سوره هود که می‌فرماید: «تَمَتَّعُوا فی دارِکُمْ ثَلاثَةَ اَیامٍ ذلِکَ وَعَدٌ غَیرُ مَکْذُوبٍ» ؛ «[حضرت صالح به آنها گفت: مهلت شما تمام شد!] سه روز در خانه‌تان بهره‌مند گردید. این وعده‌ای است که دروغ نخواهد بود.» اشاره کرده و آنگاه فرمود:
«من در پیشگاه الهی از ناقه حضرت صالح کم‌ارزش‌تر نیستم و شما تا سه روز در این دنیا بگذرانید، وعده خدا را حتمی خواهید یافت.» زرافه می‌گوید: در همسایگی من معلم شیعه‌ای بود که من گاهی با او شوخی می‌کردم. به او گفتم: امام شما چنین می‌گفت و مثل اینکه ناراحت بود. آن معلم عارف با شنیدن سخنان من گفت: اگر امام هادی علیه‌السلام چنین سخنانی فرموده باشد، متوکل تا سه روز دیگر می‌میرد و یا اینکه به قتل می‌رسد. تو اگر اموالی در خانه او داری، احتیاط کرده، آنها را بیرون ببر! زرافه (که حاجب متوکل بود) می‌گوید: من از شنیدن سخنان او ناراحت شدم و حتی سخنان ناروا به او گفتم و بلافاصله از او جدا شدم؛ ولی بعد، مقداری فکر کردم، دیدم سخنان نابه‌جا نگفته است، مناسب است احتیاط کنم و اموال خود را از خانه متوکل بیرون ببرم. اگر سخنان معلم راست بود، ضرری نمی‌کنم و اگر هم حقیقت نداشت، زحمت چندانی متحمل نشده‌ام. اموالم را بیرون بردم. روز سوم «منتصر» پسر متوکل به پدرش حمله کرد، او و کابینه او را به جهنم واصل نمود.[1] و من به برکت امام هادی علیه‌السلام جان سالم به در بردم و اموالم نیز سالم ماند. آن‌گاه خدمت امام هادی علیه‌السلام شرفیاب شدم و به ولایت و امامت او اعتقاد پیدا کردم.[2] .

[~hr~]پی نوشت ها:
(1) سید عبدالله شُبّر، جلاء العیون، ج 3، ص 122؛ الخرائج و الجرائح، راوندی، ج 1، ص 402، شماره 8.
(2) امالی الطوسی، ص 276، ح 67؛ امالی الصدوق، ص 276؛ بحار الانوار، ج 59، ص 24، ح 7؛ بلد الامین، کفعمی، ص 27؛ القطرة، ج 1، ص 430.
منبع: گوشه‌ای از کرامات امام هادی؛ حسین تربتی برگرفته از ماهنامه مبلغان.

نام کتاب : دانشنامه امام هادی علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان    جلد : 1  صفحه : 371
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست