responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه امام هادی علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان    جلد : 1  صفحه : 322

حماسه دجیل

در سال 1361 ش. (هفتم تموز 1982 م.) به جهادگران مبارز شیعی [1] خبر رسید که صدام تکریتی با هیأت همراهش، امروز می خواهد از شهر دجیل و نواحی آن دیدن کند. وصول این خبر و حصول اطمینان به اعتبار آن، زمانی پیش دلیرمردان دجیلی تحقق یافت که تنها نیم ساعت به رسیدن صدام به منطقه ی دجیل مانده بود، یعنی در ساعت 2 بعدازظهر آن روز خبر به مجاهدان حزب الدعوه رسید و درست در ساعت 2/30 بعدازظهر همان روز صدام با همراهان خود که تا دندان مسلح بودند به منطقه رسیدند.
با این همه در این مدت کوتاه، شیعیان رشید دجیل و سامرا در چند موضع استقرار یافته و در کمین صدام، آن حجاج ثانی و یزید زمان نشسته بودند، و تازه لحظه شماری می کردند که سر و کله ی نرون عرب و هیأت همراه پیدا گشت. گروه اول مبارزین وارد عمل شدند و ماشینی که صدام را حمل می کرد، با اسلحه های آتشین خود به رگبار بستند.
در این عملیات متهورانه چند نفر از محافظان صدام، از جمله، عکاس ویژه ی وی، در مقابل دیدگان بهت زده ی سفاک عراق کشته شدند ولی از آنجایی که ماشین مخصوص ضد گلوله بود آسیب چندانی به شخص سفاک نرسید و ماشین با سرعت و دست پاچگی از معرکه دور شد، چنان که یک کودک و دو زن عابر را زیر گرفت و کشت. در این گیر و دار، دوباره گروهی از مجاهدان شیعی عراق به ماشین صدام یورش بردند و آن را به آتش کشیدند. زد و خورد سنگینی میان مبارزان دجیل و محافظان صدام در گرفت و صدام سفاک با چهره ی ترسناک و لرزان توانست - در حالی که زخم خورده بود - ماشین را ترک کند و به نزدیکترین درمانگاه منطقه پناه برد. چنان بود که دیکتاتور عراق بار دیگر از آتش قهر مظلومان گریخت.
اما قضیه به اینجا خاتمه پیدا نکرد، با فاصله اندکی گروه دوم از مجاهدان حزب الدعوه از راه رسیدند و جنگ سختی باز میان مبارزان شیعه و محافظان و سربازان صدام سفاک درگرفت، این در حالی بود که تعداد محافظان ویژه به هزار عنصر می رسید تازه این تعدا هم مدام در حال افزایش بود چرا که پی در پی عناصر عفلقی به سربازان صدام می پیوستند و با وجود این همه و در عین این که هشت هواپیمای جنگی نیز از آسمان، سربازان را یاری می کردند حماسه دجیل تا غروب آن روز ادامه داشت و گروه گروه مجاهدان شیعی و مردم دلیر منطقه حتی شیرزنان دجیل به یاری مبارزان مظلوم می شتافتند.
فردای آن روز نیز جنگ به شدت ادامه داشت و قوای رژیم بعث با کمک دوازده جنگنده ی هوایی و یک لشگر زرهی با چندین تانک و زره پوش، ساعت به ساعت به دایره ی جنایت خویش می افزودند و لحظه به لحظه دست به جنایتهای هولناکی می زدند، خود فروختگان صدامی که تعدادشان به دوازده هزار نفر رسیده بود شهر دجیل و باغها و گندم زارهای آن را به خاک و خون می کشیدند. دلیرمردان و شیرزنان دجیل نیز از پشت بامها و از بالای درختان از خود و از شهر و دیار خود با شهامت و رشادت دفاع می کردند، دیگر سامرا، کربلا شده بود و جای جای دشت دجیل، آغشته به خون فرزندان عاشورا، قتلگاه قهرمانان و مشهد شهیدان گشته بود، شهر پر از شهید و زخمی گشته بود که چون آلاله های سرخ در حال پر پر شدن بودند، این بار نیز خیلی از خوبان و محبوبان داشتند ختم سوره ی پرواز را جشن می گرفتند، از طرفی دیگر سرسپردگان سفاک، از کشته پشته می ساختند و خود را هر چه بیشتر در چاه مذلت و لعنت می انداختند.
چهار روز پی در پی سربازان صدام، شهر دجیل را میدان تاخت و تاز جنایت ساخته بودند، سقفها را بر سر بچه ها و پیر مردان و زنان آوار می کردند و هر کس را که می دیدند به رگبار مسلسلها می بستند، چنان که نوشته اند در دجیل ساختمان سالمی نماند، یزیدیان تکریتی به شهر نیز قناعت نکردند و در تعقیب مردم مسلمان و مظلوم شهر، باغات و کشت زارها را کشتارگاه کردند، مزارع و بوستانها را تا امتداد صدها هکتار به آتش کشیدند. حدیث حماسه ی دجیل و روایت تلخ عراق به اینجا خاتمه نیافت سرسپردگان سفاک ماهها، بلکه سالها پس از این جریان جانگداز نیز به جنایات خویش ادامه دادند و هرگز دست از سر مردم مظلوم و بی دفاع دجیل برنداشته بودند تا اینکه آه مظلومان بالأخره کار خود را کرد، صدام نیز به دام افتاد و تاریخش به سر آمد و در دادگاه به خاطر همین جنایاتی که در دجیل و شهر بلد مرتکب شده بود به مرگ محکوم و به دار آویخته شد.

[~hr~]پی نوشت ها:
(1) جوانان رشیدی که مرتبط با حزب الدعوة اسلامی عراق بودند.
منبع: گزیده سیمای سامرا سینای سه موسی؛ محمد صحتی سردرودی؛ نشر مشعر چاپ اول بهار 1388.

نام کتاب : دانشنامه امام هادی علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان    جلد : 1  صفحه : 322
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست