نام کتاب : دانشنامه امام هادی علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 300
حدود
از جمله مسائلی که به امام ابوالحسن الهادی علیهالسلام برای بیان
احکام، عرضه شده است، برخی از مسائل مربوط به حدود است، از آن جمله: 1- حسن بن علی بن شعبه به سند خود از ابوالحسن سوم علیهالسلام نقل کرده است که آن حضرت در حدیثی فرمود: اما
مردی که خود اعتراف به لواط کرده است، و دلیل و بینهای بر ضرر او اقامه
نشده است، بلکه خود اقرار به زیان خود کرده است، و هرگاه امامی که از جانب
خداست این حق را دارد که او را مجازات کند او میتواند از جانب خدا بر او
منت گذارد، مگر این آیه مبارکه را نشنیدهای که میفرماید: «این است عطای
ما، اینک بیحساب به هر که خواهی منت گذار و ببخش و یا نبخش و منع کن.» [1]
. این روایت به روشنی دلالت دارد بر این که امام شرعی منصوب از طرف خدای
تعالی این حق را دارد کسی را که به زبان خود اعتراف بر ارتکاب جرم لواط
کرده است ببخشد، و یا این که او را به خاطر آن مجازات کند، و عفو و بخشش
مخصوص این صورت است که او خود اعتراف کرده است، اما درباره کسی که بینه
اقامه شده است، امام حق بخشش او را ندارد. 2- جعفر بن رزق الله روایت
کرده است: مرد نصرانیی را که با زن مسلمانی زنا کرده بود، نزد متوکل بردند،
متوکل خواست تا بر او حد شرعی جاری کند، آن مرد اسلام آورد، یحیی بن اکثم
گفت: ایمان وی شرک و عمل بد او را از بین برد و یکی از آنها گفت: سه حد
باید به او بزنند! بعضی گفتند: چنین و چنان کنند متوکل دستور داد تا از
امام ابوالحسن علیهالسلام استفتا کنند، استفتا کردند امام علیهالسلام، در
پاسخ فرمود: «او را بزنند تا بمیرد.»یحیی و سایر فقها بر این فتوا اعتراض
کردند. و از متوکل خواستند تا به امام، نامهای بنویسد و از آن حضرت بخواهد
تا مدرک فتوای خود را بیان کند. متوکل در نامهای به محضر او نوشت امام
علیهالسلام پس از بسم الله الرحمن الرحیم، چنین پاسخ داد: «پس چون عذاب ما
را دیدند، گفتند ما به خدای یکتا ایمان آوردیم و به همه بتهایی که شریک
خدا گرفته بودیم، کافر شدیم، اما ایمانشان پس از مشاهده عذاب ما برای آنها
هیچ سودی نداشت. سنت خدا این چنین در میان بندگان حاکم بوده است و در آن جا
کافران زیانکار شدهاند» [2] . متوکل (پس از دریافت پاسخ) دستور داد تا او
را به حدی زدند که مرد. [3] . امام علیهالسلام در فتوای خود به قرآن مجید
استناد جسته است که نه بعد از آن و نه پیش از آن، ناسخی برای آن نیامده
است، متوکل و سایر فقها از علم و فضیلت امام متحیر ماندند.
[~hr~]پی نوشت ها: (1)
سوره ص / 38. این بخش روایت که از قول ابنشعبه آمده است پاسخ امام
علیهالسلام به سؤالات یحیی بن اکثم است که در تحف العقول مفصل آمده است -
م. [2] سوره غافر (مؤمن) / 85 - 84. [3] وسائل الشیعة: 18 / 331. منبع: تحلیلی از زندگانی امام هادی؛ باقر شریف قرشی؛ مترجم محمدرضا عطائی؛ کنگره جهانی حضرت رضا 1371.
نام کتاب : دانشنامه امام هادی علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 300