نام کتاب : دانشنامه امام هادی علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 119
اجاره
صدوق میگوید: محمد بن عیسی به امام هادی علیهالسلام نوشت: شخصی،
پسر خود را به کسی سپرده، تا در برابر مزد معینی، یکسال برای او خیاطی کند،
سپس شخصی دیگری آمده میگوید: فرزند خود را تا یکسال، به مزد بیشتر از او
به من بسپار، آیا پدر، خیار [فسخ] دارد، و میتواند اجاره اول را فسخ کند
یا نه؟ امام علیهالسلام با خط خود نوشت: تا بیماری یا ضعفی به فرزندش عارض
نشده باید به قرارداد اول عمل کند. کلینی با سند خو از ابراهیم همدانی نقل میکند که گفت: به
امام هادی علیهالسلام نامه نوشتم، و از او پرسیدم: زنی زمین زراعتی خود
را تا ده سال اجاره داده با این شرط که در پایان هر سال، مال الاجاره [همان
سال] پرداخت شد نه پیش از آن، و آن زن قبل از سه سال یا بعد از آن
میمیرد، آیا بر ورثه او واجب است که تا پایان وقت به قرارداد اجاره عمل
کنند، یا با مرگ زن اجاره باطل میشود؟ امام در پاسخ نوشت: اگر اجاره، وقت
معینی دارد که [هنوز] به پایان آن نرسیده، و زن مرد، [اجاره باطل نیست، و]
همان مال الاجاره به ورثه او میرسد، و اگر به پایان آن نرسد، و به یک سوم،
یا نصف، یا مقداری از آن برسد [، و با رضایت طرفین اجاره فسخ شود]، مال
الاجاره همان مقدار از وقت را به ورثه او میدهند. کلینی با سند خود از احمد بن اسحاق رازی نقل میکند که گفت: مردی
به امام هادی علیهالسلام نوشت: شخصی یک زمین زراعتی را از کسی اجاره
میکند، اجاره دهنده در حضور مستأجر همان زمین را میفروشد، و مستأجر با
اینکه شاهد و حاضر بوده چیزی نمیگوید، خریدار زمین میمیرد، و ورثه دارد،
آیا این زمین به اموال ارثی او برمیگردد، یا در دست مستأجر میماند تا
زمان اجارهاش سرآید؟ امام علیهالسلام در پاسخ نوشت: میماند تا اجارهاش
سرآید. قال الصدوق: کتب محمد بن عیسی بن عبید الیقطینی الی
أبیالحسن علی بن محمد العسکری علیهمالسلام فی رجل دفع ابنه الی رجل و
سلمه منه سنة بأجرة معلومة لیخیط له، ثم جاء رجل آخر، فقال له: سلم ابنک
منی سنة بزیادة، هل له الخیار فی ذلک، و هل یجوز له أن یفسخ ما وافق علیه
الأول، أم لا؟ فکتب علیهالسلام بخطه: یجب علیه الوفاء للأول ما لم یعرض
لابنه مرض، أو ضعف [1] . روی الکلینی: عن عدة من أصحابنا، عن سهل بن
زیاد و أحمد بن محمد، عن علی بن مهزیار، عن ابراهیم بن محمد الهمدانی و
محمد بن جعفر الرزاز، عن محمد بن عیسی، عن ابراهیم الهمدانی، قال: کتبت الی
أبیالحسن علیهالسلام و سألته عن امرأة آجرت ضیعتها عشر سنین علی أن تعطی
الأجرة فی کل سنة عند انقضائها لا یقدم لها شیء من الأجرة مالم یمض
الوقت، فماتت قبل ثلاث سنین أو بعدها، هل یجب علی ورثتها انفاذ الاجارة الی
الوقت، أم تکون الاجارة منتقضة بموت المرأة؟ فکتب علیهالسلام: ان کان لها
وقت مسمی لم یبلغ، فماتت فلورثتها تلک الاجارة، فان لم تبلغ ذلک الوقت و
بلغت ثلثه أو نصفه أو شیئا منه فیعطی ورثتها بقدر ما بلغت من ذلک الوقت ان
شاء الله [2] . و روی أیضا: عن سهل بن زیاد، عن أحمد بن اسحاق الرازی،
قال: کتب رجل الی أبیالحسن الثالث علیهالسلام رجل استأجر ضیعة من رجل
فباع المؤاجر تلک الضیعة التی آجرها بحضرة المستأجر، و لم ینکر المستأجر
البیع، و کان حاضرا له شاهدا علیه، فمات المشتری و له ورثة، أیرجع ذلک فی
المیراث، أو یبقی فی ید المستأجر الی أن تنقضی اجارته؟ فکتب علیهالسلام: الی أن تنقضی اجارته [3] .
[~hr~]پی نوشت ها: (1) من لا یحضره الفقیه 3: 173 ح 3654، وسائل الشیعة 254 باب 15 ح 1. (2) الکافی 5: 270 ح 2، تهذیب الأحکام 7: 207 ح 58 باختلاف فی السند، وسائل الشیعة 13: 268 ح 1. (3)
الکافی 5: 271 ح 3، من لا یحضره الفقیه 3: 252 ح 3914، مع اختلاف فی
السند، تهذیب الأحکام 7: 207 ح 56، مع اختلاف فی السند، وسائل الشیعة 13:
268 ح 5، و 266 ح 1. منبع: فرهنگ جامع سخنان امام هادی؛ تهیه و تدوین گروه حدیث پژوهشکده باقر العلوم؛ مترجم علی مؤیدی؛ نشر معروف چاپ اول دی 1384.
نام کتاب : دانشنامه امام هادی علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 119