متعدّى شده همانطوريكه گاهى با حرف جرّ متعدّى ميشوند چنانچه « حيهل » وقتى بمعناى ائت باشد متعدّى و زمانى كه بمعناى عجّل فرض شود لازم
مىباشد.
4- معمول اسماء افعال واجب است از آنها متأخر بيايد.
5- اسماء افعاليكه داراى تنوين هستند چه تنوين لازم بوده مانند: واها و
چه غير لازم باشد همچون: صه و مه.
و آنهائيكه فاقد تنوين باشند اعم از اينكه تجرّدشان از تنوين لازم
بوده مانند: نزال يا گاهى با تنوين و زمانى بدون آن استعمال شوند مانند: صه و مه
در صورتيكه تنوين نداشته باشند معرفه هستند.
2-
اسماء اصوات
اسم صوت بر دو قسم است:
الف: اسمائى كه بواسطه آنها غير عاقل را مورد خطاب قرار مىدهند.
و مقصود از غير عاقل، حيوانات يا اطفال صغير از آدميان مىباشند.
مانند كلمه « هلاهلا » براى بازداشتن اسب يا كلمه « عدس » براى نگاهدارى حكايت استر و لفظ « عد » جهت زجر دراز گوش.
ب: اسمائى كه در مقام حكايت صوت اشياء بكار مىروند مانند لفظ « قب » براى حكايت صداى شمشير وقتى بشيئى ميخورد و كلمه « غاق » براى حكايت صداى كلاغ.
حكم اسماء كنايات
اسماء اصوات جملگى مبنى هستند همانطورى كه اسماء افعال چنين
مىباشند.
3-
اسماء كنايات
كنايات: اسمائى هستند مبهم كه بواسطه آنها از آنچه در كلام متكلّم
واقع شده تعبير مىگردد. و براى آنها الفاظى است از جمله: