و بهمين منظور آمده فرموده حقتعالى: اولئك على هدى من
ربّهم و اولئك هم المفلحون .
و بدنبال [او اظهار تعظيمه] مىافزايد:
بعلّت اينكه اسم مسنداليه از اشيائى است كه دلالت بر تعظيم دارد مثل
[امير المؤمنين حاضر است].
و در تعقيب [او اهانته] مىگويد:
يعنى اهانت بمسنداليه زيرا اسمش از اموريست كه دلالت بر اهانت دارد
مانند سارق لئيم حاضر است.
و براى تبرّك به ذكر مسنداليه اينمثال را نقل مىكند: النّبى قائل
هذا القول.
و جهت استلذاذ از ذكر مثال [الحبيب حاضر] را مىآورد.
سپس در ذيل [حيث الاصغاء مطلوب] مىگويد:
يعنى در مقامى باشد كه گوش فرادادن سامع مطلوب متكلّم باشد زيرا سامع
صاحب عظمت و شرافت مىباشد و از اينرو كلام را با احباء طول مىدهند و بر همين
سبيل است فرموده حقتعالى در حالى كه از موسى عليه السلام حكايت مىكند [هى عصاى
اتوكّأ عليها].
و گاهى ذكر مسنداليه براى به هول انداختن يا به تعجّب آوردن يا در
قضيّهاى شاهد گرفتن و يا بر سامع امر را مسجّل و مسلّم نمودن مىباشد بطوريكه وى
نتواند آنرا انكار كند.