و بيان عبارتست از منطق و سخن فصيح و بليغى كه از آنچه در نهانست
پرده بردارد.
شرح فارسى:
توضيح
كلمه [من جارّه] در [من البيان] بيانيّه است و تفسير و توضيح [ماء]
موصولهاى است كه بعدش واقع شده يعنى [ما لم نعلم].
و طبق قاعده مفسّر (بكسر سين) بايد بعد از مفسّر (بفتح سين) قرار
گيرد لكن در اينجا تقديمش بجهت مراعات سجع است و مقصود از سجع تطابق حروف آخر
فقرات كلام منثور مىباشد چه آنكه سجع در نثر بمنزله قافيه در نظم است و در اينجا
فقره اوّل [الحمد للّه على ما انعم] است و آخر آن به ميم ختم مىشود و فقره دوّم
[و علّم من البيان ما لم نعلم] است كه آن نيز به ميم ختم شده و در صورت تقديم [ما
لم نعلم] بر [من البيان] اين امر مراعات نمىشد.
و بعد از شرح اين نكته بتوضيح كلمه [البيان] پرداخته و ميگويد:
مقصود از بيان در اينجا علم معهود نيست بلكه عبارت است از گفتار ظاهر
و روشنى كه كلماتش همچون الحان حيوانات با هم اشتباه نشده و دلالت بر مراد صاحب گفتار
بنمايد.
قوله: قدّم: ضمير فاعلى آن به مصنف راجعست.
قوله: المنطق الفصيح: مقصود از [فصيح] كلام ظاهر و
روشنى را گويند كه مفردات آن با هم اشتباه نشود.