رأى صحيح از نظر ما قول سوّم مىباشد و اثبات آن نياز به توضيح و
بيان دارد كه ذيلا مىآوريم:
معانى موجود در خارج به دو نحوه مىباشند:
اوّل: معانى كه فى نفسه وجود دارند همچون « زيد » كه از جنس جوهر بوده و « قيام زيد» مثلا كه از سنخ عرض
مىباشد، چه آنكه هردو موجود فى نفسه محسوب مىشوند و از اين نظر با هم تفاوتى
ندارند و تنها فرقشان اينستكه جوهر موجود فى نفسه و لنفسه است ولى عرض موجود فى
نفسه ولى لغيره مىباشد.
دوّم: معانى كه موجود بوده ولى فى نفسه نيستند مانند نسبت قيام به
زيد.
و دليل بر اينكه معناى دوّم موجود فى نفسه نيست آنستكه:
اگر نسب و روابط موجودات مستقلّ مىبودند لازمه آن اين بود كه بين
روابط و موضوعات آنها رابطه باشد پس كلام را بآن رابطه نقل داده و مىگوئيم:
اين رابط بحسب فرض موجود مستقلّ است پس بايد براى آن رابط ديگرى باشد
و بهمين ترتيب كلام را به رابط مذكور نقل داده و درباره آن صحبت مىكنيم و چون اين
امر بجائى منتهى نمىشود پس تسلسل لازم مىآيد و تسلسل هم امر باطل و مستحيلى
مىباشد.
در نتيجه پى مىبريم كه وجود روابط و نسب ذاتا تعلّق به غير داشته و
حقيقتى براى آنها غير از تعلّق به به طرفين اسناد وجود ندارد.
بيان مراد
تحقيق مرحوم مصنّف و مختار ايشان در معانى حرفيّه
مرحوم مصنّف پس از نقل اقوال سهگانه قول سوّم را اختيار نموده و
براى اثبات آن به مقدّمهاى بشرح ذيل پرداختهاند: