responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : بیان المراد؛ شرح فارسی بر اصول الفقه نویسنده : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد    جلد : 1  صفحه : 109

گرديده جعلى و بواسطه وضع واضع مى‌باشد.

البتّه اگر سبب دلالت علقه وضعيّه باشد لفظ در معنا حقيقت مى‌باشد.

قوله: او القرينة الحاليّة او المقاليّة: كه در اينفرض لفظ در معنا مجاز محسوب مى‌گردد.

قوله: فانّه يثبت انّها من جهة العلقة الوضعيّة: ضمير در « فانّه » بمعناى « شأن » بوده و ضمير در « انّها » به دلالت عود مى‌كند.

قوله: و هذا هو المراد بقولهم الخ: مشار اليه « هذا » استناد دلالت به نفس لفظ بدون اعتماد بقرينه مى‌باشد.

قوله: هو انسباق المعنى الخ: مقصود از « انسباق معنا» خطور نمودن به ذهن و سبقت گرفتن آن مى‌باشد.

متن: و قد يعترض على ذلك بانّ التّبادر لا بدّ له من سبب و ليس هو الّا العلم بالوضع، لانّ من الواضح انّ الانسباق لا يحصل من اللّفظ الى معناه فى ايّة لغة لغير العالم بتلك اللّغة، فيتوقّف التّبادر على العلم بالوضع.

فلو اردنا اثبات الحقيقة و تحصيل العلم بالوضع بسبب التّبادر لزم الدّور المحال، فلا يعقل على هذا ان يكون التّبادر علامة للحقيقة يستفاد منه العلم بالوضع و المفروض انّه مستفاد من العلم بالوضع.

ترجمه:

اعتراض بر علامت بودن تبادر

مرحوم مصنّف مى‌فرمايد:

برخى بر علامت بودن تبادر باين شرح اعتراض نموده‌اند:

تبادر سببى لازم دارد و آن جز علم بوضع چيز ديگرى نمى‌باشد زيرا واضح و روشن است كه انسباق معنا از لفظ در هيچ لغتى براى غير عالم بآن حاصل نمى‌شود، بنابراين تبادر معنا از لفظ موقوف بر علم بوضع مى‌باشد.

پس اگر بخواهيم حقيقت و علم بوضع را بسبب تبادر اثبات كنيم دور كه از جمله امور مستحيل مى‌باشد لازم مى‌آيد، بنابراين معقول نيست تبادر را علامت‌

نام کتاب : بیان المراد؛ شرح فارسی بر اصول الفقه نویسنده : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد    جلد : 1  صفحه : 109
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست