موضوع از جمله مبادى تصديقيّه است تسامح و سهلانگارى است زيرا مبادى
تصديقيّه قضايائى هستند كه از آنها قياسات و براهين علم تأليف و تركيب مىشوند چنانچه علّامه قطب الدين شيرازى در شرح كلّيّات باين مطلب تصريح كرده و براى
تأييد كلامش عبارتى از شيخ بعنوان مؤيّد نقل نموده است بنابراين مىگوئيم :
اينكه مصنّف در شرح مبادى تصديقيه گفت :
مبادى تصديقيه مبادى هستند كه قياسات و براهين علم مبتنى بر آنها است
اين تعريف مبادى تصديقيّه است بامرى كه اعم از آن ميباشد زيرا اين تفسير شامل تصديق
بوجود موضوع نيز ميگردد .
حاشيه : و امّا على الرّابع :
فيقال : انّ التّصديق
بالموضوعيّة لمّا توقّف عليه الشّروع على بصيرة فكان له مزيد مدخليّة فى معرفة مباحث
العلم و تميّزها عمّا ليس منه عدّ جزء من العلم مسامحة و هذا ابعد المحتملات .
ترجمه :
جواب از اشكالچهارم
و امّا جواب از اشكال چهارم :
ميگوئيم : تصديق بموضوعيّت
موضوع اگر چه از امورى است كه شروع با بصيرت در علم متوقّف
بر آن است ولى همين امر موجب شده كه در معرفت بمباحث علم و آگاهى از آنها مدخليّت بسزائى پيدا كرده و لذا آنرا از روى تسامح جزء عليحدهاى از علم قرار دادهاند .
البتّه اين احتمال از سه احتمال ياد شده بعيدتر و ضعيفتر مىباشد .
قوله : و تميّزها
عمّا ليس منه :
ضمير در « تميّزها » به « مباحث » عائد است و در « منه » به « علم »