ولى كيفش عوض و متغاير شده باشد لذا در عكس نقيض قضيّه مذكور بايد بگوئيم : لا شئ ممّا ليس ب ج و در اين صورت اشكاليكه به
بيان قدماء وارد بود در اينجا جارى نيست يعنى اين مطلوب را هم از راه برهان خلف ميتوان
اثبات نمود و هم از طريق عكس .
جواب از طرف قدماء
برخى در دفاع از مشرب قدماء اينطور جواب دادهاند :
گرچه نقيض
عكس نقيض سالبه جزئيه است و از دو راه ياد شده نميتوان اثبات مطلوب نمود ولى اين سالبه
جزئيه مستلزم موجبه جزئيهاى است كه محصّلة المحمول بوده و همان موجبه مناط و محور
عمل قرار ميگيرد بنابراين نقيض مطلوب اگر چه « ليس بعض
ما ليس ب ليس ج » است ولى لازمه
آن كه « بعض ما ليس ب ج » باشد در حقيقت مورد كلام و صحبت است و اين قضيه همان مطلوبى است كه متأخرين
مىگويند .
متن : و حكم الموجبات
هيهنا حكم السّوالب فى المستوى و بالعكس.
ترجمه : مصنّف گويد :
و حكم قضاياى موجبه در اينجا حكم قضاياى سالبه در عكس مستوى است و بالعكس .
حاشيه : قوله هيهنا :
اى فى عكس النقيض .
ترجمه : مرحوم محشّى
در ذيل گفته مصنّف يعنى « هيهنا » ميفرمايد :
مقصود از اسم اشاره در اينجا « عكس نقيض » مىباشد .
حاشيه : قوله : فى المستوى :
يعنى كما انّ « السالبة الكلّية » تنعكس فى العكس المستوى كنفسها و « الجزئيّة » لا تنعكس اصلا كذلك « الموجبة الكلّيّة » فى « عكس