قضيّه منفصله مانعة الخلو آنست كه در آن حكم شود به تنافى يا عدم تنافى
دو نسبت در خصوص كذب باينمعنا كه ممكن نيست موردى خالى از ايندو نسبت باشد بلكه يكى
از آنها قطعا وجود دارد اعم از آنكه ديگرى نيز با آن اجتماع داشته يا چنين نباشد .
مناط ايجاب و سلب در مانعة الخلو
مناط موجبه بودن مانعة الخلو اينستكه حكم به تنافى دو نسبت در كذب شود
مانند اينكه بگوئيم :
زيد يا در دريا است و يا غرق نميشود .
يعنى ممكن نيست هيچكدام نباشد و بعبارت ديگر در دريا نباشد و غرق بشود .
و ملاك سلب اين استكه حكم به عدم تنافى در كذب گردد و
مثال آن همان سالبه منفصله حقيقيه است زيرا ممكن است عددى داشته باشيم كه نه زوج باشد
و نه منقسم بمتساويين گردد، مانند
اعداد فرد .
حاشيه : قوله : او صدقا فقط :
اى لا فى الكذب او مع قطع النظر عن الكذب حتّى جاز ان يجتمع النسبتان
فى الكذب و ان لا يجتمعا و يقال للمعنى الاوّل « مانعة الجمع
بالمعنى الاخص » و للثّانى « مانعة الجمع بالمعنى الاعم » .
ترجمه : مرحوم محشّى
در ذيل كلام مصنّف كه ميگويد :
او
صدقا فقط ميفرمايد :