responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : از مدينه تا مدينه( مقتل) نویسنده : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد    جلد : 1  صفحه : 944

شوى و در مكانى كه هستند جاى گرفته و آنوقت آرزو خواهى نمود كه اى كاش دست تو شل مى‌بود و نمى‌كردى آنچه كردى و زبان تو لال مى‌بود و نمى‌گفتى آنچه گفتى پس آن مخدّره مظلومه دست بدعاء و لب به نفرين بگشوده عرض كرد اللّهمّ خذ بحقّنا و انتقم ممّن ظلمنا و احلل غضبك فى حقّ من سفك لنا دمائنا و قتل حماتنا اى خداى كريم و الصمد واجب التّعظيم اى ملك بسزا و اى مالك روز جزا اى لطيف شفابخش دل هرخسته و اى خداى زينب حق ما را بگير و انتقام ما را بكش از كسانيكه در حق ما ظلم كرده و روا دار غضب خود را درباره آن اشخاص كه خون مردان ما را ريخته و جوانان ما را كشته‌اند باز آن مخدّره رو كرد به يزيد و فرمود فو اللّه ما فريت الا جلدك و لا جرزت الّا لحمك و لتردّنّ على رسول اللّه بما تحملت من سفك دماء ذريّة و انتهكت من حرمته فى عترته و لحمته حيث يجمع اللّه شملهم و يلمّ شعثهم و يأخذ لهم بحقّهم اى يزيد به ذات اقدس الهى گمان نكنى تنها ظلم در حق ما كردى و اللّه پاره ننمودى مگر پوست خود را و نبريدى مگر گوشت خود را و هرآينه البتّه وارد خواهى شد بررسولخدا با آنچه محتمل شدى از ريختن خون ذريّه او و دريدن پرده حرمت عترت او و سوختن پاره‌هاى جگر رسولخدا پراكندگى ما را جمع خواهى كرد و صورتهاى غبارآلود ما را به آستين مرحمت خواهد سترد و انتقام ما را خواهد كشيد تو فكر خود باش كه خانه خود را خراب كردى‌

اى ز جفا كرده دل خلق ريش‌

پيشه آزار گرفته به پيش‌

غافل از آندر كه عتابيت هست‌

فارغ از آن غم كه حسابيت هست‌

روز قيامت كه بود داورى‌

شرم ندارم كه چه عذر آورى‌

چند غبار ستم انگيختن‌

آب خود و خون كسان ريختن‌

آه كسان خرد نبايد شمرد

آتش سوزان چه بزرگ و چه خرد

تير ضعيفان چه گذشت از كمان‌

بگذرد از نه سپهر آسمان‌

نام کتاب : از مدينه تا مدينه( مقتل) نویسنده : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد    جلد : 1  صفحه : 944
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست