لباس زنها و اطفال گشودند و
در اندك زمانى چه بسا
دخترها كه بىگوشواره و خلخال شدند و چه بسيار
بانوان كه بىمعجر و بدون چادر گشتند .
اصعب مصائب و سختترين حالات از براى اهل بيت سيّد الشهداء سلام اللّه
عليه همان وقت بود كه در چنگ آن
رجّالهها و دونفطرتها گرفتار شدند .
قال حميد بن مسلم :
فو
اللّه لقد كنت ارى المرأة من نسائه و بناته و اهله تنازع ثوبها و عن ظهرها حتّى ثغلب
عليه فيذهب به عنها .
به خدا قسم من ديدم زن يا دخترى را كه مىخواستند غارت كنند، آن محترمات
باعفت پيش از آنكه دست نامحرمان به سوى آنها دراز شود لباس
و معجر و اثاث خود را به زمين مىافكندند تا اجنبىها از پى اساس
بروند و كارى به آنها نداشته باشند .
صاحب بيت الاحزان مىنويسد :
اوّل بانوئى كه كفّار كوفه و شام غارت كردند عليا مخدّره جناب زينب خاتون
بود كه چادر و مقنعه از سر او كشيدند و گوشواره از گوشش درآوردند
و بدنبالش گوشواره از گوش جناب
امّ كلثوم و فاطمه نوعروس درآورده و گوش آن
مظلومه را پاره كردند .
و نيز در كتاب مصائل المعصومين مىفرمايد :
شمر شرير وقتى با جمعى از منافقين عليهم اللعنة داخل خيمه جناب سيّد السّاجدين
عليه السّلام شدند، پس آن
بىايمانان به شمر گفتند : آيا نكشيم اين
جوان را؟
آن ملعون به ايشان اذن داد و گفت : او را به همين
طورى كه در فراش خود خوابيده است بكشيد .