responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : از مدينه تا مدينه( مقتل) نویسنده : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد    جلد : 1  صفحه : 686

برهانم، اگر به من نمى‌دهيد پس اين طفل را بگيريد و ببريد كنار نهر و آبى به لب عطشانش برسانيد و بياوريدش تا من وى را به مادرش برسانم .

گفتند : اى حسين قطره‌اى از آب بدون اذن امير نه بتو و نه به اولاد و ذريّات تو نخواهيم چشانيد در همين موقع حرملة بن كامل ملعون فاستهدف حلق الرّضيع و عبرت النشابة من حلقه الى عضد الحسين عليه السّلام .

تير حرمله از حلقوم على اصغر گذشت و به بازوى امام عليه السّلام رسيد، امام عليه السّلام خون گلوى آن مظلوم را گرفت و به آسمان پاشيد، پس طفل را با چشم اشگبار نزديك خيام آورد و مادرش شهربانو را طلبيد و فرمود :

اخرجى و خذى ابنك الشهيد فانّ جدّه سقاه من الكوثر، بگير طفل شهيد خود را كه جدّش ساقى كوثر او را سيراب كرد . شهربانو طفل خود را گرفت .

زبانحال شهربانو در شهادت فرزندش‌

جان مادر ز برم از چه جدا گشتى تو

همره باب گرامى به كجا رفتى تو

دل مجروح من از هجر چرا خستى تو

از چه اى بلبل من لب ز نوا بستى تو

بكجا رفتى و اينك ز كجا آمده‌اى‌

با فغان رفتى و خاموش چرا آه‌

چشم بگشا و ببين ديده گريان مرا

پنجه آور و بخراش تو پستان مرا

شير اگر نيست مرا شيره جان ميدهمت‌

از سرشگ مژگان آب روان مى‌دهمت‌

شرحى ديگر در شهادت شاهزاده على اصغر سلام اللّه عليه‌

ابو مخنف در مقتل خود مى‌گويد :

نام کتاب : از مدينه تا مدينه( مقتل) نویسنده : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد    جلد : 1  صفحه : 686
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست