بعد از گريه بسيار
امام ابرار فرمودند : اى جوانمرد سر
بردار زيرا
فرد
سر نامور لايق خاك نيست
سزاى ثريا جز افلاك نيست
به روايتى خود حضرت دست آورد و سر حرّ را از روى خاك برداشت با دست مرحمت گرد و غبار از سر و صورت آن فرخندهاقبال پاك كرد .
آغاز جنگ و نبرد بين لشگر كفر و ايمان
در روز عاشوراء بعد از آنكه صفوف را از جانبين آراستند و امام عليه السّلام
مكّرر به ميدان تشريف برده و آن قوم غدّار و مكّار را موعظه نمودند و بالاخره از ميان
تمام آن درياى لشگر حرّ بن يزيد رياحى با پسر و
غلامش تائب شده و به اردوى حضرت ملحق شدند ملحق شدند عمر بن سعد از مشاهده اين صحنه
بخود پيچيد و عزم را جنگ جزم نمود لذا به نوشته مرحوم مفيد
در ارشاد :
نادى عمر بن سعد لعنه اللّه يا دريد ادن رايتك
عمر بن سعد فرياد برآورد :
اى
دريد پرچم و علامتت را نزديك بياور
فادناها پس غلام
بدكردارش علامت را پيش كشيد
و در صف اوّل ايستاد و پسر سعد
ملعون نيز در زير علم قرار گرفت و
به همراهى آن پيش آمد و پس از
آن از پسرش حفص تير و كمان را گرفت و
تير را به چلّه كمان نهاد و فرياد كرد :
اى مردم كوفه، پير و
جوان جملگى نزد امير عبيد اللّه شهادت دهيد كه جنگ را من آغاز كردم و اوّلين كسى كه
به روى حسين تير انداخت من بودم، سپس تير را از كمان رها كرد و بطرف اردوى امام عليه
السّلام پرتاب نمود .
به گفته صاحب
روضة الصّفا يكى از شيعيان امام عليه السّلام فرياد كرد :
بلى ما شهادت مىدهيم اوّل كسى كه از اين لشگر روى به جهنم نمود تو بودى .
آن ناپاك از اين سخن به غضب درآمد فرمان داد هركس تير و كمان داشت