responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : از مدينه تا مدينه( مقتل) نویسنده : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد    جلد : 1  صفحه : 460

بعد از گريه بسيار امام ابرار فرمودند : اى جوانمرد سر بردار زيرا

فرد

سر نامور لايق خاك نيست‌

سزاى ثريا جز افلاك نيست‌

به روايتى خود حضرت دست آورد و سر حرّ را از روى خاك برداشت با دست مرحمت گرد و غبار از سر و صورت آن فرخنده‌اقبال پاك كرد .

آغاز جنگ و نبرد بين لشگر كفر و ايمان‌

در روز عاشوراء بعد از آنكه صفوف را از جانبين آراستند و امام عليه السّلام مكّرر به ميدان تشريف برده و آن قوم غدّار و مكّار را موعظه نمودند و بالاخره از ميان تمام آن درياى لشگر حرّ بن يزيد رياحى با پسر و غلامش تائب شده و به اردوى حضرت ملحق شدند ملحق شدند عمر بن سعد از مشاهده اين صحنه بخود پيچيد و عزم را جنگ جزم نمود لذا به نوشته مرحوم مفيد در ارشاد :

نادى عمر بن سعد لعنه اللّه يا دريد ادن رايتك‌

عمر بن سعد فرياد برآورد : اى دريد پرچم و علامتت را نزديك بياور

فادناها پس غلام بدكردارش علامت را پيش كشيد و در صف اوّل ايستاد و پسر سعد ملعون نيز در زير علم قرار گرفت و به همراهى آن پيش آمد و پس از آن از پسرش حفص تير و كمان را گرفت و تير را به چلّه كمان نهاد و فرياد كرد :

اى مردم كوفه، پير و جوان جملگى نزد امير عبيد اللّه شهادت دهيد كه جنگ را من آغاز كردم و اوّلين كسى كه به روى حسين تير انداخت من بودم، سپس تير را از كمان رها كرد و بطرف اردوى امام عليه السّلام پرتاب نمود .

به گفته صاحب روضة الصّفا يكى از شيعيان امام عليه السّلام فرياد كرد :

بلى ما شهادت مى‌دهيم اوّل كسى كه از اين لشگر روى به جهنم نمود تو بودى .

آن ناپاك از اين سخن به غضب درآمد فرمان داد هركس تير و كمان داشت‌

نام کتاب : از مدينه تا مدينه( مقتل) نویسنده : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد    جلد : 1  صفحه : 460
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست