responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : از مدينه تا مدينه( مقتل) نویسنده : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد    جلد : 1  صفحه : 290

امّا بعد : اى حسين شنيده‌ام كه به نزديكى كربلاء منزل ساختى، امروز يزيد به من نامه نوشته است و فرموده كه پهلو برجامه خواب ننهم و طعام لذيذ نخورم تا آن وقت كه تو را به خداى تعالى رسانم مگر كه به حكم او راضى شوى و بيعت كنى و السّلام .

چون نامه به حسين بن على سلام اللّه عليهما رسيد و مطالعه كرد از دست بيانداخت و گفت : هرگز فلاح نيابند قومى كه سخط خداى تعالى را بررضاى مخلوق اختيار كنند .

رسول عبيد اللّه جواب نامه خواست .

امام حسين فرمود : هيچ جواب نيست و قد حقّت عليه كلمة العذاب‌

رسول بى‌جواب نامه بازگشت و آن‌چه شنيده بود عبيد اللّه را بازگفت .

عبيد اللّه در خشم شد اصحاب و اتباع خويش را بخواند و ايشان را گفت به همه حال حسين بن على را مى‌بايد كشت، كيست از شما كه قبول اين خدمت كند و او را بكشد و در مقابل هرشهر و ولايت كه بخواهد بدو بدهم؟

هيچ كس جواب نداد و هم در آن روز عبيد اللّه عمر سعد را مثالى نوشت و شهر رى و مضافات آن را بدو داد و او را فرمود كه بدانجا شود و دفع ديالمه ميكن .

عمر سعد مثال بستد و خواست كه بدان جانب روان شود .

ابن زياد او را گفت : اى عمر ديدى كه كسى به جنگ حسين بن على رغبت نكرد مصلحت آن است كه اين مهمّ را تو ساخته كنى و به جنگ حسين روى و بعد از آنكه دل ما را از جانب او فارغ نمودى روى به ايالت شهر رى نهى .

عمر برخود لرزيد و گفت : اى امير اگر مرا از جنگ حسين بن على معاف دارى احسانى بزرگ باشد .

پسر زياد گفت : تو را از اين كار معاف داشتم به شرط آنكه مثال ولايت رى باز دهى و در خانه نشينى زيرا كه ولايت رى خاص كسى است كه كار حسين بن على‌

نام کتاب : از مدينه تا مدينه( مقتل) نویسنده : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد    جلد : 1  صفحه : 290
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست