نام کتاب : تاريخ سياسى صدر اسلام نویسنده : سليم بن قيس الهلالي جلد : 1 صفحه : 374
اگر شام را هم به تو بخشد، داراى عزتى نمىشوى* و زياده خواهى تو را
سرشار نمىساخت با اين ترفند حتى نتوانستى سيخى را هم بشكنى* حتى باريكتر از سيخى
را هم نتوانستى بشكنى معاويه گفت: به خدا سوگند اى عمرو منظورت را از اين شعر
دريافتم! عمرو گفت: چه منظورى داشتم؟ معاويه گفت: مىخواستى مرا به خاطر نقشهام
سرزنش كنى، چون بر خلاف نظر تو كار كردم و خواستى على را ستايش كنى چرا كه آن روز
تو را بر زمين زد و رسوا كرد. عمرو خنديد و گفت: آرى! مىخواستم تو را به خاطر
نقشهات سرزنش كنم و اينكه چرا به حرفم گوش ندادى. اما در مورد رسوايى من! مردى كه
با على عليه السّلام مبارزه كند رسوا نمىشود، تو هم اگر مىخواهى كه از او دچار
چنان فضيحتى شوى برو و با على مبارزه كن! معاويه خاموش شد و اين جريان در ميان
شاميان پخش گرديد.
نام کتاب : تاريخ سياسى صدر اسلام نویسنده : سليم بن قيس الهلالي جلد : 1 صفحه : 374