آمدن على عليه السّلام به كوفه پس از نبرد با خوارج
ابو ودّاك [12] گويد: چون على بن ابى طالب (ع) از نبرد با خوارج
فراغت يافت، در نهروان، به ميان مردم بر خاست و سخن گفت. نخست حمد و ثناى خداى آن
چنانكه سزاوار اوست به- جاى آورد. سپس گفت:
اما بعد، خداوند در حق شما نيكى كرد و در جنگ پيروزيتان داد. اكنون
بىدرنگ روى به دشمن خود- مردم شام- نهيد. پس برخاستند و گفتند: يا امير المؤمنين
تيرهامان به پايان رسيده و شمشيرهامان كند شده و سر نيزههامان كنده شده و بيشترين
شكسته است. ما را به شهرمان بازگردان تا با ساز و برگ بهتر بسيج نبرد كنيم. شايد
هم امير المؤمنين به جاى آن شمار كه از ما كشته شدهاند، شمار ديگرى بر ما بيفزايد
و اگر چنين كند ما در پيكار با خصم نيرومندتر خواهيم شد.
آنكه در اين روز از سوى مردم سخن گفت اشعث بن قيس [13] بود.
قيس بن سكن [14] گويد: ما در مسكن [15] بوديم. شنيديم كه على (ع)
مىگفت: «اى مهاجران، به سرزمين مقدسى كه خداوند براى شما مقرر داشته داخل
شويد و بازپس مگرديد كه زيان ديده بازمىگرديد [16]» آنان گريستند و گفتند: سرما سخت است- و اين جنگ در فصل سرماى هوا
بود- على گفت: مردم ديگر نيز همانند شما سرماى هوا را احساس مىكنند.
ولى آنان همچنان از جنگ سر بر مىتافتند. چون على (ع) چنان ديد گفت:
از شما دلخستهام، اين شيوهاى ناپسند است كه در پيش گرفتهايد.
از طريق ديگر هم اين خبر از قيس بن سكن روايت شده كه چون على (ع) آن
آيه بر ايشان خواند، آنان بهانهها بر ساختند و على (ع) گفت: دلخستهام از شما،
اين شيوه هميشگى شماست.
طارق بن شهاب [17] گويد: على (ع) از جنگ نهروان بازمىگشت در راه
مردم را ندا در داد كه