responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : الغارات نویسنده : تلخیص و ترجمه عبدالمحمد آیتی    جلد : 1  صفحه : 23

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‌

و به نستعين‌

[مختصرى در باره موضوعات كتاب‌]

خبر على عليه السّلام و معاوية بن ابى سفيان و اهل شام بعد از نبرد خوارج و بسيج كردن على بن ابى طالب مردم عراق را و سير و كارهاى آن امام و سخنان او بعد از جنگ نهروان [1] تا زمان شهادتش.

ابن حبيش [2] گويد كه على عليه السّلام در نهروان سخن مى‌راند. نخست حمد و ثناى خداوند به جاى آورد، سپس گفت:

اما بعد، اى مردم، من چشمان فتنه را بر كندم و كس جز من ياراى آنش نبود.

و در حديث ابن ابى ليلى [3] آمده است كه على (ع) گفت: كس جز من ديدگان فتنه را بر نكند و اگر من در ميان شما نمى‌بودم كس نبود كه به پيكار اصحاب جمل و شورشگران نهروان رود و به خدا سوگند اگر بيم آن نبود كه تن زنيد و عمل رها كنيد و به ثواب آن بسنده كنيد، برايتان چيزى را كه بر زبان پيامبرتان (ص) جارى شده بازمى‌گفتم، تا بدانيد كه خداى تعالى براى كسى كه با آنان نبرد كند، در حالى كه از گمراهى آنان و هدايتى كه ما بر طريق آن هستيم، آگاه باشد چه مزد كرامندى قرار داده است.

سپس گفت: پيش از آنكه مرا از دست بدهيد هر چه خواهيد از من بپرسيد. من يا مى‌ميرم يا كشته مى‌شوم. نه، كشته مى‌شوم. شوربخت‌ترين آنان منتظر است كه اين را از بالا در خون گيرد (و دست به محاسن خود كشيد) سوگند به كسى كه جان من به دست اوست كه از هر چه از اين زمان تا روز قيامت اتفاق مى‌افتد و درباره آن كسان كه شمار كثيرى از مردم را گمراه مى‌كنند يا راه مى‌نمايند هر چه از من بپرسيد به شما خواهم گفت و خواهم گفت آنكه نداى گمراهى مى‌دهد كيست و آنكه مردم را به گمراهى مى‌كشد چه كسى است.

مردى برخاست و گفت: يا امير المؤمنين، براى ما از بلا سخن بگوى.

گفت: اكنون در روزگارى هستيد كه چون كسى چيزى بپرسد بايد بينديشد و خردمندانه‌

نام کتاب : الغارات نویسنده : تلخیص و ترجمه عبدالمحمد آیتی    جلد : 1  صفحه : 23
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست