responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ تشريحى اصطلاحات اصول نویسنده : ولایی، عیسی    جلد : 1  صفحه : 58

مخالفين استحسان‌

چه كسانى استحسان را مردود مى‌شمرند؟ الف. اماميه، استحسان را همانند قياس مردود مى‌دانند.

ميرزاى قمى به چهار دليل استحسان را باطل مى‌داند: 1. فقدان دليل؛ 2. عدم افاده ظن به حكم شرعى؛ 3. اجماع اماميه بر بطلان آن؛ 4. رواياتى كه دلالت بر بطلان استحسان دارند. [1]

ب. شافعيه، محمد بن ادريس شافعى پيشواى شافعيه مى‌گويد: طريق اجتهاد قرآن، سنت، اجماع و قياس است. اما استحسان در اين رديف قرار نمى‌گيرد. و الا بايد هركسى بتواند در مسائل اسلامى اظهار نظر كند. و لو هيچ‌گونه آشنايى با مبانى اسلام نداشته باشد. پس استحسان حكم بر وفق ميل و هوى و هوس است. [2]

ج. ظاهريه، داود بن على، مؤسس مذهب ظاهريه معتقد است: حق حق است، هرچند مردم آن را نپذيرند. و باطل باطل است هرچند مردم آن را بپسندند. پس استحسان (پسنديدن مردم) هوى و هوس و گمراهى است. [3] غزالى مى‌گويد: استحسان از اصول موهومه است. [4]

حجيّت استحسان‌

طرفداران حجيت استحسان به آيات و رواياتى استناد كرده‌اند. اما چون مهم‌ترين دليل آنان دليل عقلى است. لذا ضمن تشريح و تبيين به نقد آن مى‌پردازيم و پژوهندگان را جهت آگاهى به ديگر ادله آنان به مآخذ مربوطه ارجاع مى‌دهيم.

در بيان دليل عقلى مى‌گويند: احكام شرعى مبتنى بر مصالح و مفاسد است. و توجه به مصالح و مفاسد و علل احكام صحت قياس را به دنبال دارد. و به‌دليل آنكه قياس گاهى به نتيجه نامطلوبى منجر مى‌گردد، بنابراين عقل اقتضاء مى‌كند كه قياس را رها كرده و به مقتضاى مصلحت عمل كنيم. دليل فوق نارساست. زيرا در بحث عقل ثابت شده است كه عقل مستقلا نمى‌تواند دسترسى به ملاكات احكام پيدا كند و الّا نيازى به ارسال رسل نبوده است. زيرا هر عاقلى مى‌توانست معرفت به احكام الهى پيدا كند، و بدين ترتيب هر مجتهدى خود پيامبر بود و به همين انگيزه اصحاب رأى مى‌گويند: «كل مجتهد مصيب» در حالى كه غزالى مى‌گويد: درصورتى‌كه قائل به تصويب باشيم و بگوييم هر مجتهدى مصون از خطاست، در آن زمان مى‌شود قائل به حجيّت قياس شد. [5]

سؤال: آيا نزاع و اختلاف در حجيّت استحسان لفظى است يا ماهوى؟


[1] . قوانين الاصول، ج 2، ص 92.

[2] . الرسالة، ش 1464 و 1468 «و انما الاستحسان تلذذ».

[3] . ابن حزم، الاحكام فى اصول الاحكام، ج 6، ص 17.

[4] . المستصفى من علم الاصول، ج 1، ص 274 «و من الاصول الموهومة الاستحسان».

[5] . المستصفى من علم الاصول، ج 2، ص 239.

نام کتاب : فرهنگ تشريحى اصطلاحات اصول نویسنده : ولایی، عیسی    جلد : 1  صفحه : 58
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست