نام کتاب : فرهنگ تشريحى اصطلاحات اصول نویسنده : ولایی، عیسی جلد : 1 صفحه : 202
272. شك در تحقّق سبب
سبب عبارت است از چيزى كه هرگاه مانعى در كار نباشد باعث بهوجود
آمدن چيزى شود. چنانكه آتش سبب سوختن است. هرگاه در تحقّق سبب ترديد باشد مسبّب
برآن مترتّب نخواهد شد. ماده 876 قانون مدنى مىگويد: «با شك در حيات حين ولادت حكم به وراثت نمىشود.» از آنجايى كه شرط ارث بردن وارث از مورّث زنده بودن وارث، زمان فوت
مورّث است، در حالى كه در تحقّق سبب وراثت شك وجود دارد، چون حيات او مورد ترديد
است پس ارث نيز منتفى است. به مبحث «استصحاب سببى» رجوع شود.
273. شك در رافع
شك در پيدايش امرى كه آن امر در صورت بروز مىتواند چيزى را كه قبلا
موجود بوده از بين ببرد «شك در رافع» نام دارد. همان گونه كه به شك در رافع بودن چيزى كه فعلا
موجود شده نسبت به چيزى كه قبلا موجود بوده نيز اطلاق مىگردد. بعضى اين قسم را شك
در رافعيت موجود هم نام دادهاند.
274. شك در مقتضى
شك در بقاء مستصحب را در مسير زمان شك در مقتضى گويند. به مبحث «استصحاب» رجوع شود.
275. شك سارى
به شكى كه در مجراى قاعده يقين اخذ شده «شك سارى» گويند. به بيان ديگر وقتى علم به چيزى داريم، سپس شك مىكنيم
آيا علم ما مطابق با واقع بوده يا خير؟ اينگونه شك را «شك سارى» گويند.
مثال 1. علم به عادل بودن فردى داشتم و هماكنون شك مىكنم آيا آن
علم من مطابق واقع بوده يا خير؟ يعنى آيا واقعا آن فرد عادل بوده يا من بىجهت
چنين علمى پيدا كردهام؟ به مبحث «قاعده يقين» رجوع شود.
مثال 2. امروز معتقد و مطمئنم كه متهم پرونده واقعا مجرم است، و جرم
هم يك سال پيش اتفاق افتاده است (زمان متيقن يك سال پيش) و فردا به قرائن و
اماراتى دست يافتم كه در صحت اعتقاد قبلى خود شك كردم كه آيا متّهم اين جرم را
مرتكب شده يا خير؟ (زمان مشكوك هم يك سال پيش است.) اين شك و ترديد يقين سابق را
متزلزل مىكند، اينگونه شك و ترديد كه به عقب برگردد و يقين سابق را از بين ببرد «شك سارى» نام دارد. [1]