responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ نامه اصول فقه نویسنده : مرکز اطلاعات و منابع اسلامی    جلد : 1  صفحه : 625

عراقى، ضياء الدين، منهاج الاصول، ج 1، ص 233.

عراقى، ضياء الدين، نهاية الافكار، ج 1، ص 228.

نائينى، محمد حسين، فوائد الاصول، ج 4، ص (258-254).

مشكينى، على، اصطلاحات الاصول، ص 209.

سجادى، جعفر، فرهنگ معارف اسلامى، ج 3، ص 489.

مكارم شيرازى، ناصر، انوار الاصول، ج 1، ص 519.

مكارم شيرازى، ناصر، القواعد الفقهية، ج 1، ص 539.

حيدرى، على نقى، اصول الاستنباط، ص 259.

فاضل لنكرانى، محمد، كفاية الاصول، ج 5، ص (119-110).

خمينى، روح الله، انوار الهداية فى التعليقة على الكفاية، ج 2، ص 308 و 386.

روحانى، محمد، منتقى الاصول، ج 5، ص 286.

آخوند خراسانى، محمد كاظم بن حسين، كفاية الاصول، ص 420.

فاضل تونى، عبد الله بن محمد، الوافية فى اصول الفقه، ص 85.

قاعده نفى حرج

ر.ك: قاعده نفى عسر و حرج

قاعده نفى ضرر

ر.ك: قاعده لاضرر

قاعده نفى عسر و حرج

سقوط تكليف شاقِّ غير قابل تحمّل به حسب عادت

قاعده نفى عسر و حرج، از قواعد فقهى بوده و به اين معنا است كه هرگاه تكليفى داراى مشقت و دشوارى شديدى باشد كه تحمل آن عادتاً براى مكلف سخت است، آن تكليف ساقط مى گردد.

بنابراين، غسل كردن در سرماى شديد يا روزه ماه رمضان در حق مريض يا پير در صورتى كه از تحمل عادى آن ها فراتر باشد، واجب نيست.

توضيح:

«حرج» در لغت به معناى ضيق، محدوديت و در تنگنا قرار گرفتن است و «عسر» نيز در لغت به معناى سختى و دشوارى، مقابل «يسر» به معناى آسانى و راحتى، است. به نظر مرحوم «نراقى» حرج، شديدتر از عسر است و نسبت ميان آن دو، عموم و خصوص مطلق است; يعنى هر حرجى عسر است ولى هر عسرى حرج نيست.

درباره حد و اندازه مشقتى كه باعث سقوط تكليف مى گردد، ديدگاه هاى متفاوتى وجود دارد; برخى اعتقاد دارند عسر و حرج بايد «شديد» باشد، برخى براى آن قيد «فاحش» و برخى ديگر قيد «عادتاً غير قابل تحمل» را ذكر كرده اند.

از سخنان مرحوم «صاحب جواهر» بر مى آيد كه ملاك، عسر و حرجى است كه شديد و عادتاً غير قابل تحمل باشد.

نكته اول:

عسر و حرج درجات متفاوتى دارد:

گاهى كار آن چنان دشوار مى شود كه انجام آن نامقدور مى گردد; اين گونه موارد، در زير عنوان «تكليف مالايطاق» و غير مقدور قرار گرفته و از تحت قاعده «لا حرج» بيرون مى آيد.

گاهى كارى غير مقدور نيست، ولى انجام آن، موجب اختلال نظام جامعه مى گردد، مانند اين كه فردى براى قصاص از ديگرى بدون مراجعه به مراجع صالح قضايى شخصاً اقدام كند، كه اين نيز از تحت قاعده «لا حرج» خارج است.

گاهى كارى مقدور است و موجب به هم ريختن نظام هم نيست، ولى موجب ضرر و زيان مى شود; اين گونه كارها مشمول قاعده «لاضرر» مى باشد.

گاهى كارى مقدور، ولى دشوار و داراى مشقت زياد است، به گونه اى كه از نظر عرف قابل تحمل نيست; اين مورد تحت قاعده «لاحرج» قرار مى گيرد.

نكته دوم:

به تعدادى از آيات و روايات، براى اثبات اين قاعده استدلال شده است:

1. «جاهدوا فى الله حق جهاده هو اجتباكم و ما جعل عليكم فى الدين من حرج...; در راه خدا كوشش فراوان و شايسته به كار ببنديد، خداوند شما را برگزيد و در احكام دين، حكم حرجى بر شما مقرر ننمود»[1]

2. (ما يُرِيدُ اللّهُ لِيَجْعَلَ عَلَيْكُمْ مِنْ حَرَج); خداوند اراده قرار دادن حرج را بر شما ننموده است»[2]

3. (يُرِيدُ اللّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَ لا يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْر); خداوند بر شما آسانى را اراده كرده است نه سختى را»[3]

4. روايت ابوبصير از امام صادق(عليه السلام) كه حضرت در جواب پرسشى درباره چگونگى استفاده از بركه اى كه آب زيادى در آن جمع شده است و پليدى هايى در آن ريخته شده است، فرمود: «... اخرج الماء بيدك ثم توضأ، فان الدين ليس بمضيق، فان الله يقول: ما جعل عليكم فى الدين من حرج; سطح آب را با دست باز كن، آب را بيرون بياورد و وضو بگير، زيرا اسلام سخت نمى گيرد و خداوند مى فرمايد: در دين حرجى بر شما قرار داده نشده است».

نكته سوم:

در اين كه عسر و حرج، شخصى است يا نوعى، اختلاف وجود دارد; بيشتر صاحب نظران برآن اند كه ملاك، عسر و حرج شخصى (عسر و حرجى كه شخص خاص نتواند آن را تحمل كند) است، نه عسر و حرج نوعى (عسر و حرجى كه نوع مردم نتوانند آن را تحمل كنند).


[1]حج (22)، آيه 77

[2]مائدة (5)، آيه 6

[3]بقرة (2)، آيه 158

نراقى، محمد بن احمد، عوائد الايام، ص 57.

نام کتاب : فرهنگ نامه اصول فقه نویسنده : مرکز اطلاعات و منابع اسلامی    جلد : 1  صفحه : 625
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست