responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ نامه اصول فقه نویسنده : مرکز اطلاعات و منابع اسلامی    جلد : 1  صفحه : 187

استعمال لفظ در معانى حقيقى و مجازى

به كار گيرى لفظ در معانى حقيقى و مجازيِ آن به طور مستقل

استعمال لفظ در معانى حقيقى و مجازى، از اقسام استعمال لفظ در معانى متعدد است و به معناى اطلاق لفظ و اراده معناى حقيقى و مجازى آن به طور مستقل مى باشد، مثل اين كه گفته شود: «رأيت اسدا في الحمام» و از آن، حيوان درنده و فرد شجاع اراده شود.

مكارم شيرازى، ناصر، انوار الاصول، ج 1، ص 145.

فاضل لنكرانى، محمد، سيرى كامل در اصول فقه، ج 2، ص 439.

فاضل لنكرانى، محمد، كفاية الاصول، ج 1، ص (227-226).

محقق حلى، جعفر بن حسن، معارج الاصول، ص 50.

اصفهانى، محمد حسين، الفصول الغروية فى الاصول الفقهية، ص 57.

خويى، ابوالقاسم، محاضرات فى اصول الفقه، ج 1، ص 210.

ميرزاى قمى، ابوالقاسم بن محمد حسن، قوانين الاصول، ج 1، ص 36.

صاحب معالم، حسن بن زين الدين، معالم الدين و ملاذ المجتهدين، ص (45-42).

استعمال لفظ در معانى متعدد

اطلاق لفظ و اراده معانى متعددِ مستقل

استعمال لفظ در معانى متعدد، عبارت است از اطلاق لفظ و اراده بيش از يك معناى مستقل از آن، مثل اين كه گفته شود: «رأيت عينا» و از آن معناى چشم و چشمه به طور مستقل و جداگانه اراده گردد. اين در حكم اين است كه يك بار گفته شود: «رأيت عينا باكية» و بار ديگر گفته شود: «رأيت عينا نابعة».

در جواز استعمال لفظ در معانى متعدد، ميان اصولى ها اختلاف است:

1. برخى، از جمله مرحوم «آخوند خراسانى»، «محقق نايينى» و «مظفر»، آن را مطلقا جايز نمى دانند;

2. برخى ديگر، هم چون مرحوم «خويى»، آن را مطلقا جايز مى دانند;

3. عده اى، ميان كلام منفى و مثبت تفصيل داده و استعمال را در كلام منفى جايز و در كلام مثبت غير جايز دانسته اند;

[4]برخى نيز ميان مفرد، تثنيه و جمع تفصيل داده و استعمال را در تثنيه و جمع جايز و در مفرد غير جايز شمرده اند

نكته:

استعمال لفظ در معانى متعدد اعم از اين است كه لفظ مشترك، در معانى حقيقى، يا در معانى مجازى و يا در معناى حقيقى و مجازى به كار رود[1]


[1]مكارم شيرازى، ناصر، انوار الاصول، ج 1، ص 145

محقق حلى، جعفر بن حسن، معارج الاصول، ص 50.

فاضل لنكرانى، محمد، سيرى كامل در اصول فقه، ج 2، ص (462-439).

فاضل لنكرانى، محمد، كفاية الاصول، ج 1، ص 226.

سيستانى، على، الرافد فى علم الاصول، ص 22.

مجاهد، محمد بن على، مفاتيح الاصول، ص (24-23).

آخوند خراسانى، محمد كاظم بن حسين، كفاية الاصول، ص 53.

خويى، ابوالقاسم، محاضرات فى اصول الفقه، ج 1، ص 206.

خمينى، روح الله، مناهج الوصول الى علم الاصول، ج 1، ص 186.

مشكينى، على، تحرير المعالم، ص 36.

حكيم، محمد سعيد، المحكم فى اصول الفقه، ج 1، ص 140.

استعمال لفظ در معانى مجازى

اطلاق لفظ و اراده معانى مجازيِ مستقل

استعمال لفظ در معانى مجازى، از اقسام استعمال لفظ در معانى متعدد مى باشد و عبارت است از اطلاق لفظ و اراده بيش از يك معنا از معانى مجازى آن به طور مستقل، مثل اين كه گفته شود: «رأيت اسدا في الحمام» و از آن، هم شجاعت فرد و هم بدبويى دهان او اراده شود، كه اين دو صفت در شير درنده وجود دارد و هر دو نيز معناى مجازى مى باشد.

اسنوى، عبد الرحيم بن حسن، التمهيد فى تخريج الفروع على الاصول، ص 181.

اصفهانى، محمد حسين، الفصول الغروية فى الاصول الفقهية، ص 58.

ميرزاى قمى، ابوالقاسم بن محمد حسن، قوانين الاصول، ص 36.

مظفر، محمد رضا، اصول الفقه، ج 1، ص 39.

مكارم شيرازى، ناصر، انوار الاصول، ج 1، ص 146.

استعمال لفظ در معنا

اطلاق لفظ و اراده معناى آن

استعمال لفظ در معنا، مقابل استعمال لفظ در لفظ بوده و به معناى بكار بردن لفظ و اراده معناى آن مى باشد، مانند: اطلاق لفظ «اسد» و اراده حيوان درنده خاص.

نكته:

اصل در استعمال، استعمال لفظ در معنا مى باشد و استعمال لفظ در لفظ، نياز به قرينه دارد.

نائينى، محمد حسين، اجود التقريرات، ج 1، ص 26.

مجاهد، محمد بن على، مفاتيح الاصول، ص 78.

نصيرالدين طوسى، محمد بن محمد، المحصل، ج 1، ص 113.

استعمال لفظ در معناى واحد

اطلاق لفظ و اراده معناى واحد

استعمال لفظ در معناى واحد، به معناى اطلاق لفظ و اراده يك معنا، از آن است، چه اين كه لفظ، داراى معناى ديگرى نيز باشد - مانند لفظ مشترك - و چه اين كه معناى ديگرى نداشته باشد.

نكته:

اصل اولى در استعمال، استعمال لفظ در معناى واحد است، مگر اين كه قرينه اى بر خلاف آن باشد.

مظفر، محمد رضا، المنطق، ص 39

نام کتاب : فرهنگ نامه اصول فقه نویسنده : مرکز اطلاعات و منابع اسلامی    جلد : 1  صفحه : 187
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست