نام کتاب : شرح رسالة المشاعر نویسنده : اللاهيجي، محمد جعفر جلد : 1 صفحه : 12
است، در حيّز تقرير و تحرير نمىگنجد؛ و براى اين حقير كه خود،
ساليان دراز خوشهچين خرمن علوم عقلى بوده و حوالى بيست سال كه شانزده سالش متوالى
بدون فترت و بعد از آن هم چهار سال متناوب بود، پيش مدرسان و استادان بزرگوار-
رحمهم الله تعالى و جزاهم عنّي خير الجزاء- با شور و گرمى هرچه تمامتر به تحصيل
فلسفه و مخصوصا مؤلفات «ملاصدرا» اشتغال داشته و به قدر لياقت و
گنجايش استعداد و قابليت خود كهأَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَسالَتْ أَوْدِيَةٌ بِقَدَرِها[1]از آن منبع افادات و
مشرع افاضات بهرهياب شده و از مشعل تابانش پرتو هدايت گرفتهام؛ بسيار دشوار و
نزديك به سرحد امتناع و عدم امكان است كه درباره عظمت مقام وى و اهميت طرحى تازه
كه در فلسفه اسلامى ابداع فرموده و تجزيه و تحليل آرا و عقايد فلسفى او و بيان علل
و اسباب تحولاتى كه در كشف رموز و اسرار مسائل حكمت متعاليه بر وى دست داده است-
از اين قبيل كه در ابتدا به پيروى از استادش مير محمد باقر داماد صاحب قبسات و
جذوات متوفاى (1040- 1041 ه. ق) معتقد به «اصالتماهيت»
بود، سپس به «اصالتوجود» تغيير عقيدت داد؛ چنان كه شاگرد
خودش ملا عبد الرزاق لاهيجى صاحب شوارق متوفاى (1051 ه. ق) برخلاف مشرب نهائى وى
بر همان «اصالتماهيت» استوار ماند و همچنان دو مسأله
عالى اتحاد عاقل و معقول و حركت جوهرى كه در بادى امر بر وى مشتبه بود و آخر كار
بر وى كشف گرديد و امثال اين مطالب كه بعضى را خود او مبتكر و مؤسس بود و بخشى را
از مطاوى كتب سلف و گفتههاى اقدمين برگزيده و آن را مبرهن و مستدل ساخته است!-
چيزى بنويسم كه حق مقام وى گزارده شده باشد؛ من در اين باره به عجز و ناتوانى خود
از بن دندان اذعان مىكنم.
همين اندازه به اختصار مىگويم و انصاف مىدهم كه از آنگاه باز كه
به اهتزاز نفس رحمانى بذور نابته اعيان ثابته، مستعد نشو و نما گرديد و نفوس بشرى
از