فحدث فعاله فجعلها سحابا لشمس حقيقته، الأحد بذاته و الواحد بصفاته،

است «و هو الظاهر و المظهر».

«و هو الحامد و المحمود جمعا و تفصيلا، و ظاهرا و باطنا، و غيبا و شهادة»

اشرف مراتب حمد، حمد حق است ذات خويش را در مرتبه جمع و تفصيل. بعد از اين مرتبه حمد حقيقت محمديه صلّى اللّه عليه و آله به اعتبار بطون و ظهور و جمع و تفصيل است. بعد، حمد عقل اول تا انتهاى قوس نزول، وجود هرچه كامل‌تر باشد حمد آن تمامتر و شريفتر خواهد بود.

بيان موضوع له اسم اللّه.

در اين كه موضوع له اسم «اللّه» چيست اختلاف است، بعضى از كمّل، «اللّه» را موضوع از براى ذات مطلق عارى از جميع قيود دانسته‌اند [1]، يعنى مقام لا بشرط وجود (لا بشرط مقسمى عارى از قيد لابشرطيت) يعنى حقيقت وجود «من حيث هى‌هى» بدون تقيد به اطلاق و تقييد. حق آن است كه اسم اللّه وضع شده است از براى ذات وجود به اعتبار اتصاف آن به نعوت جمال و صفات كمال‌ [2]، براى آن كه حقيقت وجود بدون اعتبار تعين و لحاظ اسمى و رسمى مقام ذات است. در آن مرتبه اسم و رسم و تعين، اعتبار نمى‌شود، لذا از مقام ذات به غيب الغيوب و مقام لا اسم له و لا رسم له و غيب مطلق و عنقاء مغرب تعبير نموده‌اند، بلكه مقام ذات و حقيقت لا بشرط وجود، ماحى جميع تعينات است.

[1] . محقق كاشانى و قيصرى و شهيد ثانى و مير شريف جرجانى- قدست أسرارهم- به اين قول قائلند.

ر. ك: معجم اصطلاحات الصوفية، ص 54، ذيل عنوان «الاسم الأعظم»؛ قيصرى، شرح فصوص الحكم، ص 292؛ التعريفات، ص 28، رقم 163؛ درود آبادى، شرح الأسماء الحسنى، ص 50 به نقل از شهيد.

[2] . ر. ك: إعجاز البيان، صص 168- 179؛ معجم اصطلاحات الصوفية، ص 54، ذيل «الاسم الأعظم» و ص 60- 61 پاورقى؛ لطائف الإعلام في إشارات أهل الإلهام، ص 92؛ قيصرى، شرح فصوص الحكم، صص 292 و 1153؛ خوارزمى، شرح فصوص الحكم، ص 1065؛ نقد النصوص في شرح نقش الفصوص، ص 275؛ ملا صدرا، تفسير القرآن الكريم، ج 5، صص 34- 39.