responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : شرح بر زاد المسافر نویسنده : آشتیانی، جلال الدين    جلد : 1  صفحه : 60

- چه جواهر و ذوات اشيا و چه صفات قائم به ذوات اين اشيا- مبتنى دانسته‌اند، به آيات قرآنى استدلال نموده‌اند.

اين جماعت، روح را- همانطورى كه نقل شد-، مادى مى‌دانند. و به دوام و ابديت نفس انسانى، قايل نمى‌باشند. و مكلف به تكاليف شرعى و مخاطب به خطابات الهى را همين هيكل محسوس مادى قابل فساد و زوال دانسته‌اند.

و ندانسته‌اند كه انكار روح و نفس مجرد، با اعتقاد به حشر و نشر سازش ندارد.

و نيز نتوانسته‌اند در كتاب و سنّت درست تعمّق نمايند. و عدم استعداد و فقدان لياقت ذاتى آنها، مانع شده است كه بفهمند بناى شرايع الهى و اديان سماوى به خصوص شريعت اسلامى به بقاى انسان بعد از موت و تباين نشئه آخرت با عالم دنيا از جهات متعدد كه در كتاب و سنّت مسطور است استوار است.

قايلان به جواز اعدام حقايق جسمانى با جواهر و اعراض قائم به آن جواهر كه از آن به اعدام بالأسر تعبير نموده‌اند، به وجوهى تمسّك جسته‌اند. مثل آيه شريفه‌ (كُلُّ شَيْ‌ءٍ هالِكٌ إِلَّا وَجْهَهُ) [1] و (كُلُّ مَنْ عَلَيْها فانٍ ...) [2]، مراد از هلاك و فنا، تفرق اجزا و خروج از انتفاع نمى‌باشد، چون «كل شى‌ء» عام است و شامل مؤلّف و اجزا، بعد از تفرق اجزا اگر چه خروج از انتفاع بر مؤلف صادق است، ليكن بر اجزاى متفرقه صدق نمى‌نمايد، براى آن كه اجزا قابليت تأليف و صلاحيت تركيب را واجدند. و از اين اجزاى متفرقه بر وجود صانع و مبدأ عالم از جهت حدوث مى‌توان استدلال نمود، پس عموم كل شى‌ء هالك صادق نمى‌باشد؛ چون اجزا موجودند و قابل انتفاع؛ بنابراين، هالك بايد به معنى معدوم باشد.

به اين آيه‌ (هُوَ الَّذِي يَبْدَؤُا الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ) [3] نيز استدلال نموده‌اند به اين وجه كه‌


[1]قصص [28] آيه 88.

[2]رحمان [55] آيه 26.

[3]روم [30] آيه 27.

نام کتاب : شرح بر زاد المسافر نویسنده : آشتیانی، جلال الدين    جلد : 1  صفحه : 60
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست