خداى را سپاس كه هدايتش
راه سعادت را به انسانها نمود و رحمتش درهاى رستگارى را به روى مستعدّان گشود و
شبستان جان آدمى را به چلچراغ انديشه برافروخت و درود بىحدّ و ثناى بيكران و
صلوات فراوان بر جميع رسولان بويژه بر خاتم انبياء حضرت محمّد مصطفى صلّى اللّه
عليه و اله كه چراغافروز معرفت، و معلّم اخلاق و فضيلت و سالار كاروان انسانيّت
است.
و همچنين تحيّت بىكرانه و
درود عاشقانه بر خاندان پاك او باد كه گنجينه اسرار حقّ و قرين قرآنند و سلام
بىپايان بر صاحبمان مهدى موعود كه خاتم اولياء و اوصياء، و بقية اللّه و تتمّة
النبوّه است.
تاريخ، بزرگان بسيارى كه
در هريك از شاخههاى درخت تناور معارف اسلامى به عظمت و شكوه رسيدهاند به ياد
دارد كه در آن ميان چهره مفسّر بزرگ و فيلسوف عارف و فقيه متالّه علامه طباطبايى
درخشش خاصّى دارد.
در بين آثار متعدّد علامه
طباطبائى قدّس سرّه به حقّ مىتوان دو كتاب نفيس و قيّم بداية الحكمة و نهاية
الحكمة را بسان دو گوهر درخشان و پر تلألؤ بر حلقه حكمت صدرايى دانست. به راستى
اين دو كتاب توانستند زلال حكمت متعاليه را در ساغر پيراسته خود بريزند و از خس و
خاشاك اوهام پاك و منزّه بدارند تا به كام تشنهكامان رسانيده، صفحه زرّين حقيقت
را در جان آنان ورق بزند.