نام کتاب : شيعه در اسلام - ط جديد نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 1 صفحه : 96
هر انسان (علىرغم
سوفسطىها و شكاكان كه هر حقيقت و واقعيتى را پندار و خرافه مىنامند) به واقعيت
ثابتى ايمان دارد و گاهى كه با ذهنى صاف و نهادى پاك به واقعيت ثابت جهان آفرينش
تماشا مىكند، از سوى ديگر ناپايدارى اجزاى جهان را درك مىنمايد. جهان و
پديدههاى جهان را مانند آيينههايى مىيابد كه واقعيت ثابت زيبايى را نشان
مىدهند كه لذت درك آن هر لذت ديگرى را در چشم بيننده خوار و ناچيز مىنماياند و
طبعاً از نمونههاى شيرين و ناپايدار زندگى مادى باز مىدارد.
اين همان جذبه عرفانى است
كه انسان خداشناس را به عالم بالا متوجه ساخته و حجت خداى پاك را در دل انسان
جايگزين مىكند و همه چيز را فراموش مىدارد و گرداگرد همه آرزوهاى دور و دراز وى
خط بطلان مىكشد و انسان را به پرستش و ستايش خداى ناديده كه از هر ديدنى و شنيدنى
روشنتر و آشكارتر است وا مىدارد و در حقيقت هم اين كشش باطنى است كه مذاهب
خداپرستى را در جهان انسانى بهوجود آورده است. عارف كسى است كه خدا را از راه مهر
و محبت پرستش مىكند نه به اميد ثواب[1] و نه از ترس عقاب و از اينجا روشن است كه عرفان را نبايد در برابر
مذاهب ديگر مذهبى شمرد بلكه عرفان راهىاست از راههاى پرستش- (پرستش از راه محبت
نه از راه بيم يا اميد) و راهى است براى درك حقايق اديان در برابر راه ظواهر دينى
و راه تفكر عقلى.
هر يك از مذاهب خداپرستى
حتى وثنيت، پيروانى دارد كه از اين راه سلوك مىكنند وثنيت و كليميت و مسيحيت و
مجوسيت و اسلام عارف دارند و غير عارف.
[1] . امام ششم
مىفرمايد: عبادت سه نوع است گروهى خدا را از ترس مىپرستند و آن پرستش بردگان
مىباشد وگروهى خدا را براى پاداش نيك مىپرستند و آن پرستش مزدوران مىباشد و
گروهى خدا را به مهر و محبت مىپرستند و آن پرستش آزادمردان است و آن نيكوترين
پرستشها است. «بحار، ج 15، ص 208»
نام کتاب : شيعه در اسلام - ط جديد نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 1 صفحه : 96