نام کتاب : شرح نهاية الحكمة( مصباح) نویسنده : مصباح یزدی، محمد تقی جلد : 1 صفحه : 56
در پايان، لازم است درباره
قيد «مطلق» در وحدت مطلق و خارجيت مطلق و فعليت مطلق مختصرا توضيح دهيم. در مباحث
آتى، خواهيم گفت كه به هر شيئى دوگونه مىتوان نظر كرد: يكى اينكه خود آن شىء را
لحاظ كنيم بدون اينكه آن را با شىء ديگرى مقايسه كنيم كه به آن «لحاظ فى نفسه شى»
مىگويند. با چنين لحاظى، هر شيئى واحد است و اصلا كثير نداريم، هر موجودى خارجى
است و ذهنى نداريم و هر شيئى بالفعل است و هيچ موجودى متصف به بالقوه نمىشود. به
چنين وحدت و خارجيت و فعليتى- كه شىء فى نفسه به آن متصف مىشود- «وحدت و خارجيت
و فعليت مطلق» مىگويند. در مقابل، گاهى شىء را با شىء ديگرى مىسنجيم، يعنى آن
را بالقياس الى الغير لحاظ مىكنيم، در اين لحاظ موجودات به دو دسته تقسيم مىشوند:
دستهاى واحد و دستهاى كثير، دستهاى بالقوه و دسته ديگر بالفعل، دستهاى خارجى و
دسته ديگر ذهنى، به چنين وحدت و خارجيت و فعليتى- كه شىء بالقياس الى الغير به آن
متصف مىشود- «وحدت و خارجيت و فعليت نسبى» مىگويند:
و لمّا كان من المستحيل
ان يتّصف الموجود باحوال غير موجودة، انحصرت الاحوال المذكورة فى احكام تساوى
الموجود من حيث هو موجود، كالخارجيّة المطلقة و الوحدة العامّة و الفعليّة
الكلّيّة المساوية للموجود المطلق، او تكون احوالا هى اخصّ من الموجود المطلق
لكنّها و ما يقابلها جميعا تساوى الموجود المطلق، كقولنا: «الموجود اما خارجىّ او
ذهنّى، و الموجود امّا واحد او كثير و الموجود إمّا بالفعل او بالقوّة» و الجميع،
كما ترى، امور غير خارجة من الموجوديّة المطلقة. و المجموع من هذه الابحاث هو الذى
نسمّيه الفلسفة.
6: فروع
1- 6: فرع اول- نيازمندى
علوم به فلسفه
در اين فرع، به نياز ساير
علوم به فلسفه و عدم نياز فلسفه به ساير علوم اشاره شده است. در مقدمه مدخل، توضيح
داده شد كه هر علمى از عوارض ذاتيه موضوع خود بحث مىكند و چون وجود شىء از عوارض
ذاتيه آن نيست، اثبات وجود براى موضوع علم از مسائل علم نيست و لذا هيچ علمى متكفل
اثبات وجود موضوع خود نيست، بلكه همه علوم در اين جهت نيازمند فلسفهاند؛ زيرا
موضوع فلسفه موجود است و وجود داشتن هرچيز از عوارض موجود بما هو
نام کتاب : شرح نهاية الحكمة( مصباح) نویسنده : مصباح یزدی، محمد تقی جلد : 1 صفحه : 56