responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : شرح نهاية الحكمة( مصباح) نویسنده : مصباح یزدی، محمد تقی    جلد : 1  صفحه : 213

حد نفسه باطل است، كمكى به قائل آن نمى‌كند، زيرا همين تمايز حقيقى كه در اثر تمايز وهمى حاصل‌شده موجب بينونت حقيقى دو وجود مى‌گردد و عينيت آنها را باطل مى‌سازد و در نتيجه ما مى‌مانيم و دو وجود متمايز متباين و طبعا دو شخص و دو موجود متمايز نه يك موجود و يك شخص با دو وجود:

و القول بانّ الوجود الثانى متميّز من الاول بانّه مسبوق بالعدم بعد الوجود، بخلاف الاوّل، و هذا كاف فى تصحيح الاثنينيّة و غير مضر بالعينيّة، لانّه تميّز بعدم؛ مردود بانّ العدم بطلان محض لا كثرة فيه و لا تميّز و ليس فيه ذات متّصفة بالعدم يلحقها وجود بعد ارتفاع وصفه؛ فقد تقدّم انّ ذلك كلّه اعتبار عقلىّ بمعونة الوهم الذى يضيف العدم الى الملكة، فيتعدّد العدم و يتكثّر بتكثّر الملكات .... و الحاصل انّ تميّز الوجود الثانى تميّز وهمىّ لا يوجب تميّزا حقيقيّا و لو اوجب ذلك اوجب البينونه بين الوجودين و بطلت العينيّة.

1- 1- 1- 3: حقيقت عدم سلب تحصيلى وجود محدود است‌

در اين قسمت، به مناسبت اينكه مستشكل مدعى است كه عدم سابق موجب تميز وجود لاحق است، دوباره به عملكرد ذهن در ساختن مفهوم عدم اشاره شده است. قبلا مكرّرا گفته شد كه يكى از كارهاى ذهن اين است كه با مقايسه وجود محدود با وجود نامحدود ابتدا ظرفى بى‌نهايت و به تعبيرى كه قبلا داشتيم خلئى بى‌نهايت فرض مى‌كند؛ سپس براى عدم در خارج مصداقى فرض مى‌كند، مصداقى كه على الفرض شيئيت و ثبوت دارد و جاى خالى وجود را پر مى‌سازد و در نهايت در خلأ ذكرشده محدوده وجود شى‌ء را مشخص ساخته آن را از وجود پر مى‌سازد و بقيه آن را از عدم و گاهى كه عمر موجودى به سر مى‌رسد و معدوم مى‌شود ذهن چنين اعتبار مى‌كند كه عدم وجود اين شى‌ء را برداشته و خود به‌جاى آن نشسته است. اين طرز كار ذهن است در مورد عدم ولى در جاى‌جاى اين نوشته تذكر داده‌ايم كه عدم نه شيئيتى دارد نه ثبوتى و نه ظرفى، نه وجودى را دربر گرفته و احاطه كرده است و نه مى‌تواند وجودى را از جايش بردارد و خود به‌جاى آن بنشيند. اگر چنين باشد عدم خود واقعيتى است در خارج، ما بازاى بالذات دارد و در نتيجه خود امرى است اصيل در مقابل وجود و معناى اين سخن اين است كه عدم هم وجود است، نه نقيض آن و اگر قائل شويم كه در عين‌حال نقيض وجود هم هست لازمه آن اجتماع نقيضين است، زيرا در عين‌حال كه عدم (نقيض و سلب وجود)

نام کتاب : شرح نهاية الحكمة( مصباح) نویسنده : مصباح یزدی، محمد تقی    جلد : 1  صفحه : 213
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست