responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : أسرار الحكم نویسنده : محقق سبزوارى    جلد : 1  صفحه : 539

پس، بايد مكلّف باشد، تا به آداب شرعيه؛ از طهارت باطنه و ظاهره و عبادات و خصال طيّبه جنسيّت باشد [1]، تا وقعى در قلب داشته باشد.

نكته‌اى است عددى: و از «علم حروف» است كه گويند كاملش در نزد اولياء اللّه است و آن اين است كه: «تسعه» عدد كاملى است و اصل اعداد است، چنان كه ارقام هنديه از «يك» تا «نه» است و بس، و عدد حروف «آدم» نه است كه «الف» يك و «دال» چهار و «ميم» با قاعده تنزّل و ترفّع، چهار است.

و نيز از جمع عدد، از يك تا نه اعنى: جمع اجزاء نه با آن، چهل و پنج حاصل شود كه عدد آدم است، بدون تنزّل نظير آن كه از جميع عدد تا يازده- كه عدد هواست- شصت و شش حاصل شود كه عدد «اللّه» است: «قُلْ هُوَ اللَّهُ». [2] پس، دختر چون اكمال اين عدد كامل نمايد، كاشف از اين است كه از جنسيّت حيوانيّت صامته رسته و آدميّت در او نزول اجلال نموده، و بار خلافت و امانت تكليف را، آدم بايد بكشد: «إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمانَةَ عَلَى السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ الْجِبالِ فَأَبَيْنَ أَنْ يَحْمِلْنَها وَ أَشْفَقْنَ مِنْها وَ حَمَلَهَا الْإِنْسانُ إِنَّهُ كانَ ظَلُوماً جَهُولًا». [3] فى سلسلة الذّهب:

بر سماوات و ارض و ما فى البين‌

 

قد عرضنا الامانة، فأبين‌

ليس فى الكون كائنا ما كان‌

 

كافل حملها سوى الانسان‌

غير انسان، كس‌اش نكرد و قبول‌

 

زان كه انسان، ظلوم بود و جهول‌

ظلمِ او آن كه هستى خود را

 

ساخت فانى بقاى سرمد را

جهل او آن كه هر چه جز حق بود

 

نقش آن را، ز لوح دل بزدود

نيك ظلمى كه عين معدلتست‌

 

نغز جهلى كه مغزِ معرفتست.

 


[1] - «يابد» بهتر است.
[2] - الاخلاص/ 1.
[3] - احزاب/ 72.
نام کتاب : أسرار الحكم نویسنده : محقق سبزوارى    جلد : 1  صفحه : 539
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست