responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : شناخت نامه شيخ ابوالفتوح رازي نویسنده : زمانی نژاد، علی اکبر    جلد : 1  صفحه : 26

(يعنى هم «شما مى خوريد» را و هم «شما مى خورى را») توأماً و على السواء و بلكه گاه در ضمن يك جمله و يك عبارت با هم به كار مى برد. و اينك چند مثالى از اين استعمال عجيب: «و حلال نباشد شما را چيزى كه به زنان داده باشى، باز ستانى» (ج ۱، ص ۳۹۰).
«او را براى آن ذوالكفل خواندند كه كفالت و پابندانى هفتاد پيغامبر بكرد و ايشان را از قتل برهانند و ايشان را گفت شما بروى كه اگر مرا بكشند تنها، به بود كه شما هفتاد مرد را» (ج ۱، ص ۴۱۴).
«عيسى مريم عليه السلام اصحابش را گفت: شما از پادشاهان توانگرترى. گفتند: چگونه، كه ايشان ملك دنيا دارند و ما قوت نداريم؟ گفت: شما هيچ ندارى و آسوده اى و ايشان بهره تمام از دنيا دارند و هيچ آسايش نيست ايشان را» (ج ۱، ص ۵۳۹).
رسول صلى الله عليه و آله به نزديك قريش آمد و ايشان در مسجد الحرام بتان را مى پرستيدند و بتان را بياراسته بودند. ايشان را ملامت كرد و گفت: «شرم نداريد كه دين پدر خود ابراهيم و اسماعيل رها كرده، جمادى را مى پرستى» (ج ۱، ص ۵۴۶).
«وَ أُنَبِّئُكُمْ بِما تَأْكُلُونَ وَ ما تَدَّخِرُونَ فِي بُيُوتِكُمْ» ؛ و خبر دهم شما را به آنچه خورده باشى و آنچه ذخيره كنى (ج ۱، ص ۵۶۷).
«در خبر است كه او [يعنى حضرت عيسى عليه السلام] در ايام صبى، چون كودكان با او بازى كردندى، او ايشان را گفتى مادر و پدر شما به خانه فلان و فلان چيز خوردند و از آن بهرى شما را نصيب نهادند و بهرى ننهادند. ايشان بيامدندى و مادر و پدر را گفتندى شما فلان طعام خوردى، نصيب ما نهادى، بيارى و از فلان طعام ما را چرا ننهادى؟ ايشان گفتندى: شما چه دانى؟ گفتند: ما را عيسى مريم گفت. ايشان گفتندى: اين كودك جادو است، كودكان ما را با او رها نبايد كردن كه تباه شوند» (ايضاً ج ۱، ص ۵۶۷).
«وَ كَيْفَ تَكْفُرُونَ» ؛ چگونه كافر شوى شما. (ص ۶۱۳).

نام کتاب : شناخت نامه شيخ ابوالفتوح رازي نویسنده : زمانی نژاد، علی اکبر    جلد : 1  صفحه : 26
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست