سكونت عاديان پيشروى مىگذارد.
برخى مفسّرانِ نخستين، تحت تأثير تفسير اوّل از آيات مزبور، شهر دمشق يا اسكندريّه
را همان ارم محلّ سكونت عاد شمردهاند[1] ابنبطوطه نيز از قبرى منسوب به هود عليه السلام در مسجد دمشق ياد
كرده[2] كه احتمال دارد از آنِ يكى از قدّيسان
مسيحى بوده يا ناشى از فضيلت سازىهاى دوره بنى اميّه باشد.[3] برخى معاصران نيز با توجّه به وجود قلعهها و ستونهاى سنگى بزرگ در
مناطقى از سوريه و لبنان كه ظاهراً بازمانده از تمدّن رومى است، اين احتمال را
مطرح ساختهاند كه عاديان در آن منطقه مىزيستند.[4] به هر روى، پژوهشهاى باستانشناسى و تاريخى، تصوّر روشنترى از ارم
در مقايسه با احقاف به دست داده كه صرف نظر از آراى تمايز دهنده ارم و احقاف
مىتوانند در روشنتر شدن محلّ سكونت عاد يارى رسانند. (ظ ارم) اقليمنگاران مسلمان[5] و مفسّران قرآن[6] در شناسايى محل سكونت عاديان با تكيه بر مفهوم واژه احقاف و
گزارشهاى شبه تاريخى و روايى، بيشتر، مناطقى ميان عمان و يمن و عربستان در جنوب
ربعالخالى را ذكر كردهاند. عمده اين اقوال به بخشهاى گوناگون يا تمام منطقه به
نسبت گستردهاى از شمال حضرموت تا شهر ساحلى شحر[7] به سمت شرق در امتداد خليج عدن[8] تا شهر مهره در ساحل خليج قمر و در نهايت سرزمين عمان[9] تا شهر ظفار[10] اشاره دارند. برخى نيز با توسعه بيشتر دامنه اين سرزمين، تا عمق
صحراى مركزى و شمال شرقى عربستان پيش رفته و از «دهناء» نيز در زمره منطقه نفوذ
عاد ياد كردهاند[11][1]. جامع البيان، مج15، ج 30، ص 222 [2]. رحلة ابن بطوطه، ج1، ص 105 و 288 [3]. المفصل، ج 1، ص313 [4]. الفرقان، ج 26، ص50- 53 [5]. احسن التقاسيم، ج1، ص 74 و 88؛ المسالك، ص 26 [6]. جامع البيان، مج13، ج 26، ص 32؛ التبيان، ج 9، ص 279- 280؛ مجمع البيان، ج 9، ص 136 [7]. تفسير عبدالرزاق،ج 3، ص 199؛ البداية و النهايه، ج 1، ص 119 [8]. تاريخ ابنخلدون،ج 1، ص 57 [9]. معجم البلدان، ج1، ص 115 و ج 5، ص 442؛ معجم ما استعجم، ج 1، ص 110- 111 [10]. رحلة ابن بطوطه،ج 1، ص 288؛ صبح الاعشى، ج 5، ص 12 [11]. فتح البارى، ج 6،ص 267