فرمانده قريش هم به
اهمّيّت اين محل آگاهى داشت؛ بدين جهت به فرمانده جناح راست مشركان و خالد* بن
وليد به همراه 200 نفر سواره نظام مأموريّت داد تا با آغاز جنگ و در زمان مناسب از
پشت سر به مسلمانان حمله كند.[1] سپاه مشركان در برابر
مسلمانان صفآرايى كرده بود، و فرماندهى جناح راست را خالد بن وليد و جناح چپ را
عكرمة* بن ابىجهل برعهده داشت و پرچمدار آنان، طلحة* بن ابىطلحه بود.[2] زنان قريش با خواندن اشعار حماسى،
مردان را به جنگ تشويق مىكردند.[3] پيامبر صلى الله عليه و آله با شنيدن اشعار آنها فرمود: خدايا! از
تو كمك مىخواهم و به تو پناه مىبرم و در راه تو مىجنگم. خداوند مرا كفايت
مىكند و او نيكو وكيلى است: «اللّهمّ بك احُول و
بِكَ اصول و فيك اقاتل حسبى اللّه و نعم الوكيل».[4] ابوعامر* راهب كه در آغاز هجرت به مشركان پناهنده شده بود و وعده
همكارى قومش در مدينه را در اين جنگ داده بود، ميان دو سپاه قرار گرفت و اوسيان
را به همكارى با خويش فرا خواند كه سنگ پرانى بين دو سپاه آغاز شد و اين نخستين
برخورد دو سپاه با يكديگر بود.[5] طلحةبن ابى طلحه (پرچمدار
قريش)، نخستين كسى بود كه مبارز طلبيد و به دست على* عليه السلام كشته شد[6] و بر حسب بعضى نقلها، 9 نفر از بنى
عبدالدار و اسود غلام عبدالدار يكى پس از ديگرى پرچم را به دست گرفتند و به دست
على عليه السلام كشته شدند و پرچم مشركان بر زمين افتاد.[7] پس از كشته شدن پرچمداران قريش (اصحاب لواء) رزمندگان[1]. مجمعالبيان، ج 2،ص 825 [2]. الطبقات، ج 2، ص30؛ انساب الاشراف، ج 1، ص 387 [3]. تاريخ طبرى، ج 2،ص 63؛ السيرة النبويه، ابن كثير، ج 2، ص 333 [4]. المنار، ج 4، ص100؛ انساب الاشراف، ج 1، ص 388 [5]. المغازى، ج 1، ص223؛ السيرة النبويه، ابن اسحاق، ص 326- 327 [6]. تاريخ طبرى، ج 2،ص 62- 63؛ تاريخ ابن خياط، ص 38 [7]. مجمعالبيان، ج 2،ص 825