و او گفت: به خدا سوگند!
محمد صادق است و هرگز دروغ نگفته؛ امّا هنگامى كه بنى قصى پرچم مكّهرا به دست
گرفتند؛ پردهدار كعبه شدند؛ سقايت حاجيان به دستشان افتاد و سپس نبوّت! ديگر چه
چيزى براى تيرههاى قريش مىماند؟[1] و اين آيه در شأن آنان نازل شد:
«فإنّهم لايُكذّبونكَ و لكنّ الظلِمينَ بايتِ اللّهِ يَجحَدونَ». (انعام/ 6، 33) طبرى از ابنكعب نقل كرده كه ابوجهل به پيامبر گفت:
ما تو را تكذيب نكرده؛ بلكه آنچه را آوردهاى، تكذيب مىكنيم و خداوند اين آيه را
فرود آورد.[2] 19. روزى ابوجهل، به آزار
پيامبر پرداخت و حمزه به حمايت از حضرت، خشمگينانه ضربتى بر او وارد ساخت. گفته
شده[3] كه آيه 122 انعام/ 6 در اين باره نازل
شد: «أو مَن كانَ مَيتاً فأحيَينه و جَعَلنا لَه نوراً يَمشى بِه
فِىالنّاسِ كَمَن مَثَلهُ فِى الظُّلُمت لَيسَ بِخارجٍ مِنها كذ لك زُيّنَ
لِلكفرينَ ما كانوا يَعمَلون». طبرى اقوالى را در تفسير
آيهبرمىشمرد؛ امّا در اينكه مقصود از «كَمَن
مَثَلهُ فىالظُّلمت» ابوجهل است، ترديد نمىكند.[4] 20. در ذيل آيه 124 انعام/
6: «و إذا جاءتهُم ءايةٌ قالوا لننؤمنَ حَتّى نُؤتى مِثلَ ما
أُوتِىَ رُسُل اللّهِ اللّه أَعلمُ حيثُ يَجعلُ رِسالَتَه»
آمده است[5]: ابوجهل گفت: سوگند به خدا! به او
راضى نشده، هرگز از وى پيروى نمىكنيم، جز اينكه بر ما نيز چون او وحى بيايد كه
آيه نازل شد: و چون آنان را نشانهاى بيايد، گويند هرگز ايمان نمىآوريم، مگر
آنكه مانند آنچه به پيامبران الهى داده شده، به ما نيز داده شود. بگو خداوند،
بهتر مىداند كه رسالت خويش را كجا قرار دهد. 21.
«و قالَ الّذين كَفروا لا تَسمَعوا لِهذَا القُرءانِ وَالغَوا فيه لَعلّكم
تَغلِبون». (فصلت/ 41، 26) از
ابنعبّاس روايت شده كه ابوجهل مىگفت: هرگاه محمد قرآن مىخوانَد، هياهو كنيد و
فرياد بكشيد تا آشكار نشود چه مىگويد، و آيه پيشين نازل شد؛[6] (1) (2) 1 و. جامعالبيان،مج 5، ج 7، ص 240 [3]. مجمعالبيان، ج 4،ص 555 [4]. جامعالبيان، مج5، ج 8، ص 30 [5]. تفسير قرطبى، ج 7،ص 53 [6]. همان، ج 15، ص 232