برمىخيزد، باز مىدارد،
نگريستهاى؟ آيا انديشيدهاى كه اگر پيامبر و پيرو او] بر طريق هدايت باشد يا به
پرهيزكارى امر كند، برحق است؟ آياانديشيدهاى كه اگر انكار كند و روى برتابد، فقط
خود را نابود مىسازد؟ آيا نمىداند كه همانا خداوند همه چيز را مىبيند؟» (علق/
96، 9- 14) گفته شده كه ابوجهل سوگند ياد كرد اگر پيامبر را به نماز ببيند، گردنش
را بزند[1] يا سرش را بر صخرهاى بكوبد،[2] و درصدد عمل به سوگند خود بود كه
اعجاز الهى با نزول آيات پيشين جلو او را گرفت.[3] خداوند، در آيات 15- 19 علق/ 96 ابوجهل را به آتش دوزخ وعيد داده،
پيامبر را از پيروى او برحذر مىدارد[4]: هرگز، اگر از آن كار] دست
برندارد، موى پيشانى او را به سختى بگيريم. موى پيشانى دروغگوى خطاپيشه را؛ پس
مذبوحانه] همه انجمنش را به كمك] بخواند. ما نيز آتشبانان دوزخ را فرا خوانيم.
هرگز، از او پيروى مكن و بر خدا] سجده بَر و تقرّب جوى. در آيه 24 انسان/ 76 نيز
خداوند، پيامبر را از افرادى برحذر مىدارد كه گفته شده: مقصود، ابوجهل است.[5] 2. نام ابوجهل در ذيل آيه «لايَصلها إلّاالأَشقَى* الَّذى كَذَّبَ وَ تَوَلّى» (ليل 92/ 15- 16) آمده است كه «جز شقاوتْ پيشه وارد آن نشود، همان
كسى كه حق] را انكار كرد و روى برتافت».[6] 3. ابوجهل در ذيل آيه 3
كوثر/ 108 از مصاديق ابتر دانسته شده[7] كه خداوند، به جهت آزارهايش، او را ابتر خوانده بود؛ گرچه
قولمشهور، نزول سوره درباره عاصبن وائل است.[8] 4. برخى مفسّران، آيات
نخستين سوره ماعون/ 107 را در شأن ابوجهل و كافران قريشدانستهاند[9]:
«أرَءَيتَ الّذى يُكذّبُ بِالدّينِ* فذلكَ الَّذى يَدعُّ اليَتيمَ* و لايَحُضُ
عَلى طَعامِ المِسكينَ آيا كسى را ديدهاى كه روز جزا را انكار
مىكند؟ اين همان كسى است كه يتيم را مىراند و بر اطعام بينوا، ترغيب نمىكند».[1]. جامعالبيان، مج15، ج 30، ص 321 [2]. همان، مج 12، ج22، ص 183 [3]. مجمعالبيان، ج 8،ص 649 [4]. همان، ج 10، ص782- 783 [5]. جامعالبيان، مج14، ج 29، ص 277 [6]. الكشاف، ج 4، ص764 [7]. تفسير قرطبى، ج20، ص 151 [8]. التعريف، ص 393 [9]. تفسير قمى، ج 2، ص483