نام کتاب : داستان پيامبران (حضرت موسی و نوح) نویسنده : موحدی، محمد رضا جلد : 1 صفحه : 134
مرگ موسى و هارون
موسى و هارون هر دو در تيه جان باختند. هارون پيش از موسى درگذشت. قصه وفات هارون چنين بوده است: «خداوند به موسى وحى كرد كه من مى خواهم جان هارون را بگيرم. او را به فلان كوه ببر. موسى عليه السلام به هارون گفت: اى برادر برخيز تا به فلان كوه رويم . برخاستند و آنجا رفتند. بالاى آن كوه درختى ديدند كه مانند آن در زيبايى نديده بودند و خانه اى در زير آن درخت ديدند. تختى در آن خانه بود كه بر روى آن بسترها افكنده بودند و بوى خوش و نسيم خنكى آنجا را فراگرفته بود. هارون به موسى گفت: من بايد ساعتى اينجا بخوابم . موسى پذيرفت. هارون گفت: مى ترسم كه صاحب خانه بيايد و خشمگين شود . موسى گفت: تو نترس من به او پاسخ مى دهم . هارون گفت: تو نيز به همراه من بخواب تا اگر او خشمگين گرديد هر دو به يك حال باشيم . موسى پذيرفت. هر دو بر روى تخت به خواب رفتند. هنگامى كه به خواب رفتند مرگ هارون را فراگرفت. هارون از رنج جان دادن بيدار شد و موسى را بيدار كرد. با او وداع كرد و جان داد. فرشتگان آمدند، تخت را به آسمان بردند. سپس درخت نيز ناپديد شد.
نام کتاب : داستان پيامبران (حضرت موسی و نوح) نویسنده : موحدی، محمد رضا جلد : 1 صفحه : 134