responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : داستان پيامبران (حضرت موسی و نوح) نویسنده : موحدی، محمد رضا    جلد : 1  صفحه : 130

بلعم باعورا

خداوند به حضرت رسول عليه السلام گفت: «بر امت خود بخوان ماجراى آن كسى را كه ما آيات خود را به او داديم، او از آن خارج شد، همچون مارى كه از پوست خود بيرون آيد». مفسران در اينكه او چه كسى بود اختلاف كرده اند.
قصه بلعم باعورا بر پايه روايت عبداللّه بن عباس، محمد بن اسحاق و سدى چنين است:
«بلعم مردى مستجاب الدعوه بود. آن هنگام كه موسى قصد كارزار با جباران را كرد و بر زمين بنى كنعان فرود آمد، قوم بلعم از سرزمين شام، نزد وى آمدند و گفتند: موسى با لشكر انبوه خود به كارزار ما مى آيد تا مردان ما را بكشد، زنان ما را به اسارت برد و شهرهاى ما را بگيرد. ما توان مقابله با موسى را نداريم. اى پسرعمو، تو مردى مستجاب الدعوه هستى و اسم اعظم در نزد تو است. بيرون بيا و براى ما دعا كن تا خدا موسى را از ما دور سازد . بلعم گفت: واى بر شما، او پيامبر خداست و به فرمان خدا مى آيد، يارى دهندگان او فرشتگانند. من چگونه عليه موسى دعا كنم؟ اگر چنين كنم دين و دنياى خود را از دست خواهم داد. من از خدا آن دانم كه شما نمى دانيد؛ اصرار كردند، گفت: بمانيد تا از خدا رخصت خواهم .

نام کتاب : داستان پيامبران (حضرت موسی و نوح) نویسنده : موحدی، محمد رضا    جلد : 1  صفحه : 130
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست